19 .خد.اوند نزدیک شکسته دلان است، روح کوفتگان را نجات خواهد داد
6 .راه ایشان تاریک و لغزنده باد، و فرشتة خد.اوند ایشان را از خود براند
19 .تا آنانی که بیسبب دشمن من هستند بر من فخر نکنند، و آنانی که بر من بیسبب بغض مینمایند چشمک نزنند
16 .نعمت اندک یک مرد صالح بهتر است، از اندوختههای شریران کثیر
8 .زیرا کمر من از سوزش پر شده است، و در جسم من صحتی نیست
20 .اما دشمنانم زنده و زورآوراند، و آنانی که بیسبب بر من بغض مینمایند بسیاراند
6 .خد.ا همراه اوست پس لغزش نخواهد خورد، خد.ا او را یاری خواهد کرد در طلوع صبح
16 .ای همة خد.اترسان بیایید و بشنوید، تا از آنچه او برای جان من کرده است خبر دهم
10 .عهد خد.ا را نگاه نداشتند، و از سلوک به شریعت او تمرد نمودند
21 .پس خد.ا این را شنیده غضبناک شد، و آتش در یعقوب افروخته گشت، و خشم بر(بنی) اسرائیل مشتعل گردید
6 .رسوایان درنظرتو نخواهند ایستاد، از همة بطالتکنندگان نفرت میکنی
6 .زیرا که در نیستی ذکرتو نمیباشد، در گور کیست که تو را حمد گوید
11 .حفاظت شدنم از جانب خد.ا میباشد، که راستدلان را نجاتدهنده است
49 .من را از دشمنانم رهانیده بر خصمانم بلندتر کردهای، و از مرد ظالم من را خلاصی دادهای
10 .ترس خد.اوند پاک است و ثابت است تا به ابد، احکام خد.اوند حق و به تمامی عدل است
13 .گاوان نرِ بسیار دور من را گرفتهاند، زورمندان باشان من را احاطه کردهاند
10 .که در دستهای ایشان آزار است، ودست راست ایشان پراز رشوه است
10 .در خون من چه فایده است چون به حفره فرو میروم، آیا خاک تو را حمد میگوید و راستی تو را با خبر خواهد
4 .زیرا که بهتان را از بسیاری شنیدم، و خوف گرداگرد من میباشد زیرا بر من با هم مشورت میکنند، و در قصد جانم تفکر مینمایند
8 .فرشتة خد.اوند گرداگرد ترسندگان او است، اُردو زده ایشان را میرهاند
5. زیرا تو خد.ایی نیستی که به شرارت راغب باشی، و گناهکار نزد تو ساکن نخواهد شد
12. و همة متوکلانت شادی خواهند کرد و تا به ابد ترنم خواهند نمود، زیرا که ملجاء ایشان تو هستی، و آنانی که اسم تو را دوست میدارند در تو به وجد خواهند آمد
2. ای خد.ای عدالت من، چون بخوانم مرا مستجاب فرما، در تنگی مرا وسعت دادی، بر من کرم فرموده دعای مرا بشنو
7. بسیاری میگویند کیست که به ما احسان نماید، ای خد.اوند نور چهرة خویش را بر ما برافراز
5. به آواز خود نزد خد.اوند میخوانم، و من را از کوه مقدس خود اجابت مینماید سلاه
5. آنگاه در خشم خود بدیشان تکلم خواهد کرد، و به غضب خویش ایشان را آشفته خواهد ساخت
3. پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، که میوة خود را در موسمش میدهد، و برگش پژمرده نمیگردد، و هرآنچه میکند نیکانجام خواهد بود
5. راههای او همیشه موفقاند، احکام تو برای او بلند و بعید است، همة دشمنان خود را به هیچ میشمارد
13. چرا شریر خد.ا را اهانت کرده در دل خود میگوید، تو بازخواست نخواهی کرد
6. بر شریر دامها و آتش و کبریت خواهد بارانید، و باد مسموم حصة پیاله ایشان خواهد بود
5. پس انسان چیست که او را به یاد آوردی، و بنیآدم که از او تفقد نمایی
6. پس دشمن جانم را تعقیب کند، و آنرا گرفتار سازد، و حیات مرا به زمین پایمال کند، و جلالم را در خاک ساکن سازد سلاه
5. ای خد.اوند مرا دریاب و جانم را خلاصی ده، به رحمت خویش مرا نجات بخش
2. آنکه بیعیب سالک باشد و عدالت را به جا آورد، و در دل خویش راستگو باشد
5. آنگاه ترس بر ایشان مستولی شد، زیرا خد.ا (حامی) حلقه عادلان است
3. تا به کی برای جان خویش تدبیر کنم و در دلم هر روزه غم باشد، تا به کی دشمنم بر من سرافراشته شود
5. که میگویند بزبان خویش غالب میآییم، لبهای ما با ما است، کیست که بر ما مسلط باشد
3. در تو شادی و وجد خواهم نمود، نام تو را ای متعال خواهم سرایید
13. زیرا او که انتقام گیرندة خون (بیگناهان) است ایشان را بیاد آورده، و فریاد مساکین را فراموش نکرده است
4. زیرا به برکات نیکو بر مراد او سبقت جستی، تاجی از زر خالص بر سر وی نهادی
11. ثمرة ایشان را از زمین هلاک خواهی ساخت، و ذریت ایشان را از میان بنیآدم
3. خد.اوند تو را در روز تنگی مستجاب فرماید، نام خد.ای یعقوب تو را سرافراز نماید
10. ایشان خم شده افتادهاند، و اما ما برخاسته ایستادهایم
5. گستره آنها در تمام جهان بیرون رفت، و بیان آنها تا اقصای ربع مسکون خیمهای برای آفتاب در آنها قرار داد
3. دل من را آزمودهای شبانگاه و از آن بازخواست کردهای، من را قال گذاشتهای و هیچ نیافته و اندیشههایی غیر از آنکه دهانم جاری شده باشد (نیافتهای)
11. اینک قدمهای ما را احاطه کردهاند، و چشمان خود را دوختهاند تا ما را به زمین بیندازند
4. دردهای آنانی که در پی (خد.ای)دیگر میشتابند بسیار خواهد شد، هدایای ایشان را که خونی است نخواهم ریخت، و نام ایشان را به زبانم نخواهم آورد
10. زیرا جانم را در عالم اموات رها نخواهی کرد و قدوس خود را نخواهی گذاشت که فساد را ببیند
7. بر عمر پادشاه روزها خواهی افزود، و سالهای او تا نسلها باقی خواهد ماند
4. و از خد.اوند تمتع ببر، پس مسئلت دل تو را به تو خواهد داد
8. از غضب برکنار شو و خشم را ترک کن، خود را مشوش مساز که البته باعث گناه خواهد شد
28. زیرا خد.اوند انصاف را دوست میدارد و متقیان خود را ترک نخواهد فرمود، ایشان محفوظ خواهندبود تا ابد، و اما نسل شریر منقطع خواهد شد
39. و نجات صالحان از خد.اوند است، و در وقت تنگی او قلعة ایشان خواهد بود
5. شرارت را بر بستر خود تفکر میکند، خود را به راه ناپسند رهرو کرده از بدی نفرت ندارد
12. پای تکبر بر من نیاید، و دست شریران من را گریزان نسازد
4. خجل و رسوا شوند آنانی که قصد جان من دارند، و آنانی که بد اندیش من هستند به قهقرا رفته و خجل شوند
13. و اما من چون ایشان بیمار بودند پلاس میپوشیدم، جان خود را به روزه میرنجانیدم، و دعایم به سینهام برمیگشت
17. ای خد.اوند تا به کی نظر خواهی کرد، جان من را از خرابیهای ایشان برهان و یگانة من را از شیربچهگان
25. تا در دل خود نگویند اینک مراد ما، تا نگویند او را بلعیدهایم
4. خد.اوند را با من تکبیر نمایید، نام او را با یکدیگر برافرازیم
11. شیربچگان بینوا شده، گرسنگی میکشند، و اما طالبان خد.اوند را از هیچ چیز نیکو کمی نخواهد بود
21. همة استخوانهای ایشان را نگاه میدارد، که یکی از آنها شکسته نخواهد شد
7. تا دوستداران تو نجات یابند، با یمین خود نجات ده و من را مستجاب فرما
14. با (کمک) خد.ا با شجاعت کار خواهیم کرد، و او دشمنان ما را پایمال خواهد نمود
6. اما تو ای خد.اوند خد.ای صوااُت خد.ای (بنی) اسرائیل، برانگیخته شده همة امتهای (ظالم) را مکافات برسان، و بر خیانتکاران بدکار شفقت مفرما سلاه
13. به سبب گناهِ زبان و سخنان لبهای خود، در تکبر خویش گرفتار شوند، و به عوض لعنت و دروغی که میگویند
7. ای خد.ا دندانهایشان را در دهانشان بشکن، ای خد.اوند دندانهای شیران را خورد بشکن
3. چنان که در قدس بر تو نظر کردم، تا قوت و جلال تو را مشاهده کنم
5. در اینباره فقط مشورت میکنند که او را از مرتبهاش بیندازند، و دروغ را دوست میدارند، به زبان خود ترویج می دهند و در دل خود لعنت میکنند سلاه
5. در خد.ا کلام او را خواهم ستود، بر خد.ا توکل کرده، نخواهم ترسید، انسان به من چه میتواند کرد
11. روز و شب بر حصارهایش گردش میکنند، و شرارت و مشقت در میانش میباشد
19. جان من را از جنگی که بر من شده بود به سلامتی فدیه داده است، زیرا بسیاری با من مقاومت میکردند
7. بدی را بر دشمنان من برخواهد گردانید، به راستی خود ریشة ایشان را بکن
6. آنگاه سخت ترسان شدند جایی که هیچ ترس نبود، زیرا خد.ا استخوانهای محاصره کنندة تو را از هم پاشید، آنها را خجل ساختهای زیرا خد.ا ایشان را رد نموده است
10. و اما من مثل زیتون سرسبز در خانة خد.ا هستم، به رحمت خد.ا توکل میدارم تا به ابد
6. خد.ا به آواز بلند (در نظر بندگان خود) اعتلا یافته است، خد.اوند به آواز کرنا
8. خد.ای “صوااُت” با ماست، و خد.ای یعقوب قلعة بلند ما سلاه
6. به تیرهای تیز تو امتها زیر (پای) تو میافتند، و (این تیرها) به دل دشمنان پادشاه فرو میرود
7. دامی برای گامهایم مهیا ساختند، و جانم خم گردید، چاهی پیش رویم کندند، و خود در میانشان افتادند سلاه
10. ای خد.اوند تمامی آرزوی من مدّنظر تو است، و نالههای من از تو مخفی نمیباشد
9. گوسالهای از خانة تو نمیگیرم، و نه بزی از آغل تو
11. زیرا میبیند که حکیمان میمیرند، و جاهلان و ابلهان باهم هلاک میگردند، و دولت خود را برای دیگران ترک میکنند
7. لرزه بر ایشان در آنجا مستولی گردید، و درد شدید مثل زنی که میزاید
7. ای خد.ای من جانم در من منحنی شد، بنابراین تو را (بخاطر معجزاتت) از زمین اُردُن یاد خواهم کرد، از کوههای حرمون و از جبلمِصْغَر
11. و اما تو ای خد.اوند بر من رحم فرموده من را بر پا بدار، تا مجازات به ایشان رسانم
6. ای خد.اوند خد.ای ما چه بسیار است کارهای عجیب که تو کردهای، و تدبیرهایی که برای ما نمودهای، در نزد تو آنها را نتوان ارزش نهاد اگر آنها را تقریر و بیان بکنم، از حد شمار بیرون است
14. ای خد.اوند مرحمت فرموده من را نجات بده، ای خد.اوند به یاری من تعجیل فرما
5. ای خد.اوند اجل من را بر من معلوم ساز، و مقدار ایام من را که چیست، تا بفهمم چقدر فانی هستم
6. پدر یتیمان و داور بیوهزنان، خد.است در تجلیگاه قدس خود
12. خد.اوند سخن را میدهد، بشارتهای او انبوه عظیمی میشوند
24. تا پای خود را در خون فرو بری، و زبان سگان تو از دشمنانت بهرة خود را بیابد
9. نزد برادرانم بیگانه شدهام، و نزد پسران مادر خود غریب
25. خشم خود را بر ایشان بریز، و شدت غضب تو ایشان را دریابد
14. ما را نزد همسایگان ما ناچیز گردانیدی، اهانت و سخریة نزد آنانی که گرداگرد مایند
20. هر چند ما را در مکان اژدَرها کوبیدی، و ما را به سایة مرگ پوشانیدی
18. و روی خود را از بندهات مپوشان، زیرا در تنگی هستم من را به زودی مستجاب فرما
27. زیرا بر کسی که تو نشان کردهای جفا میکنند، و دردهای کوفتگان تو را اعلان مینمایند
مزمور بیست و ششم
1. مزمور داوید، ای خد.اوند من را داد بده، زیرا که من در کمال خود رفتار نمودهام، و بر خد.اوند توکل داشتهام، پس نخواهم لغزید
2. ای خد.اوند من را امتحان کن و من را بیازما، باطن و قلب من را مصفا گردان
3. زیرا که رحمت تو در مدّنظر من است، و در راستی تو رفتار نمودهام
4. با مردان باطل ننشستهام، و با منافقین داخل نخواهم شد
5. از جماعت بدکاران نفرت دارم، و با ظالمین نخواهم نشست
6. دستهای خود را در صفا میشویم، مذبح تو را ای خد.اوند طواف خواهم نمود
7. تا آواز حمد تو را بشنوانم، و عجایب تو را اعلام نمایم
8. ای خد.اوند محل خانة تو را دوست میدارم، و مقام سکونت جلال تو را
9. جانم را با گناهکاران مگیر، و حیات من را با مردمان خونریز قبض مکن
10. که در دستهای ایشان آزار است، ودست راست ایشان پر از رشوه است
11. و اما من در کمال خود سالک میباشم، من را خلاصی ده و بر من رحم فرما
12. پایم در جای هموار ایستاده است، خد.اوند را در جماعتها متبارک خواهم خواند
مزمور بیست و پنجم
1. مزمور داوید ای خد.اوند به سوی تو جان خود را برمیافرازم
2. ای خد.ای من بر او توکل میدارم پس مگذار که خجل بشوم، و دشمنانم بر من فخر نمایند
3. آری هر که انتظار تو میکشد خجل نخواهد شد، آنانی که خیانت میکنند خجل خواهند گردید
4. ای خد.اوند طریقهای خود را به من بیاموز، و راههای خویش را به من تعلیم ده
5. من را به حقیقت خود سالک گردان و من را تعلیم ده، زیرا تو خد.ای نجاتدهنده من هستی، تمامی روز منتظر تو بودهام
6. ای خد.اوند احسانها و رحمتهای خود را بیاد آور، چونکه آنها از ازل بوده است
7. خطایای جوانی و عصیانم را به یاد نیاور، ای خد.اوند به رحمت خود و به خاطر نیکوئی خویش من را یاد کن
8. خد.اوند نیکو و عادل است، پس به گناهکاران طریق خود را خواهد آموخت
9. مسکینان را به انصاف رهبری خواهد کرد، و به مسکینان طریق خود را تعلیم خواهد داد
10. همة راههای خد.اوند رحمت و حق است، برای آنانی که عهد و گواهیها او را نگاه میدارند
11. ای خد.اوند به خاطر اسم خود، گناه من را بیامرز زیرا که بزرگ است
12. کیست آن آدمی که از خد.اوند میترسد، اورا به طریقی که انتخاب کند خواهد آموخت
13. جان او در نیکوئی شب را به سر خواهد برد، و ذریت او وارث زمین خواهند شد
14. سرّ خد.اوند با ترسندگان اوست، و عهد او تا ایشان را تعلیم دهد
15. چشمان من دائماً به سوی خد.اوند است، زیرا که او پایهای من را از دام بیرون میآورد
16. بر من آگاه شده رحمت بفرما، زیرا که تنها و مسکین هستم
17. تنگیهای دل منت زیاد شده است، من را از مشقتهای من بیرون آور
18. بر مسکنت و رنج من نظر افکن، و جمیع خطایایم را بیامرز
19. بر دشمنانم نظر کن زیرا که بسیارند، و به کینة ظالمانه به من کینه میورزند
20. جانم را حفظ کن و من را رهائی ده، تا خجل نشوم زیرا بر تو توکل دارم
21. کمال و راستی حافظ من باشند، زیرا که منتظر تو هستم
22. ای خد.ا (بنی) اسرائیل را خلاصی ده، از جمیع مشقتهای وی