در این فصل از کتاب میخواهم پیرامون مسئله ای که یک پیچ تاریخی عجیب دارد بپردازم.آنهم مسئله شخصیتی که به نام امام زمان عج در این سیر تاریخی پر مسئله از ذهن مخاطبانی هست که با سرچ به عناوینی چون مدعیان برخورد میکنند. اما جالب در همین لیست ویکی پدیا اسم خود امام زمان هم را جزو مدعیان نوشتند.اما ویکی دانشنامه آزاد هست چرایی جمع بندی مفید و مضر آن به تمیز دادن خود مخاطب هم میتواند بستگی داشته باشد.جمع بندی که یدفه درباره یک شخصیتی سرچ میشود بند اول آن ذهن از یک شخصیت افسانه ای گاه شخصیت خوب و گاه جنگ و خون.اما واقعیت تاریخ چه میگوید درباره اشخاص.مثال تحقیق جزئی و کلی آنست که مثال داوود نبی گویند در تورات گفته شده شخص خونریز فلان این حرفا بوده. حالا مبحث تورات پنج جلدی که همچین چیزی از داوود یافت نمیشود و داوود یافت نمیشود.بیشترن مسائل مربوط به خود موسی نبی و یوسف نبی گاه نوح گاه اشخاصی که در یهودیت هست. و حالا بسته به مثال مزامیر یا همان زبور نزد مسلمانان اسم مستقیم عیسی مسیح نیامده خب.میگوید جامه هایش را تقسیم میکنند قرعه نمیدانم خیانتو.مسائلی که از برداشت به مسیح عیسی میشود.حال اگر یک مسلمان بخواند میگوید درباره امام حسین جامه ها را گفته.حال یک مسیحی میگوید عیسی مسیح گفته.گاه یک یهودی خواند میگوید مسائل زمان خودش را داوود گفته. یا مثال درباره شائول گفته.اما واقعیت چیست و حقیقت چیست؟ وقتی شائول و پسرانش را کشتند و آویزان از حالا میکشند دیوار یا بعضان چوب در نوع آویزانی جسدها.وضعیت قتال قتل فجیع بوده. جنگ خونین.حالا داوود و شائول رفیق هم بودند ها.پیوند بوده. با نام طالوت در مسلمانان میدانند. و باز جالوت فرق دارد.جالوت یک مرد قوی هیکل درشت اندام قد بلند بوده که مثال منجی فلسطینیان آن زمان بوده.اما زورگو بوده.یعنی رعب وحشت آفرین بوده.برا همینم کسی حریفش نبوده.حالا مبحث این فصل امام زمان هست اما خب پیش میاد تو نوشتار.خب جمع بندی سریع کنیم.یعنی منظورن از یک امری میتوانند برداشت کنند.اما حقیقت امر چیست.اگر نام مستقیم آید دیگر قابل انطباق لازم نیست.ولی چون نام مستقیم نمی آید اصلان نمی آید انطباق صورت میگیرد با وقایع تاریخی.مثل دابه که دابه الارض قابل انطباق هست.مجهول میماند.دانشمندان کتاب یا مفسرین زبده کتاب فوق یا با اصل مسائل زیاد یا تاریخی انطباقات داده میشود.یا با اصل کتاب دیگر.پس کتاب پادشاهان. کتاب سموئیل یا کتاب تورات .نمیشه گفت همه آنها تورات هست که تورات پنج جلد هست.نمیدانم درباره عیسی گفته شده حرف بد خب آن شخصیت کتابش کجاست. حالا اون شخصی که میگه اصلان نام پدر عیسی پاندرا یا نمیدونم چیزی که اون میگه نبوده.حالا مبحث این فصل درباره امام زمانه.اونها جای بحث و باز شدن کامل دارد.اما سر مسئله امام زمان چالش بر اینست که جمع بندی مدعیانی که خود را مهدی میدانستند با توجه جو زمان و نیاز به یک فشار یا خود شخص برای منصبی دست به کار میشده.و بعد طبق کدام امری شخص رو مهدی میدانستند .حتی یکیشون رو شک به عیسی و مهدی داشتند.که امروزه یک شاخه یا فرقه میخوانند هستند. خیلیم نسل اونو احترام دارند.
چرا هم مهدی هم مسیح میپنداشتند.این ریشه از یک حدیث داره که مسیح نیست جز آنکه مهدی با اوست.گاهی با اوست را در یک حدیثی مثال همونست. قرار بدهند.میشود مهدی همان مسیح هست.حالا مسیح اگه بگند جای بحث پیدا میکنه. اما بگند عیسی مسیح باز فرق داره.حالا میشود گفت مثال مهدی مسیح خب مسح در تمعید هست.این مربوط به دین یهودیت. و مسیحیت با فرق تمعید هست.خب حالا مادر امام زمان کیست؟نرجس خاتون کی بودند مسیحی بودند که مسلمان شدند.پس مسح شده باید باشند دیگه والا مسیحی اولین قدم تمعیده.درب ورودی.حالا چه میزان روح باید در مهدی هم باشد. میشود بحث ژنتیکی.و ژن های مشترک پدر و مادر.دو نسل از شخصیتی که مسلمان اونم به اجداد اسلامی عالیه در اسلام.و در مسیحیت طبق یک پروسه از شخصیتی که رومی بوده و به طریقی به نسل باز مادر نرجس خاتون سمت پطرس میرسیده. پطرس رسول که حتی تازمان امام علی بن ابیطالب هم این نسل روایت شده.پس میزان اون روح در فرزند هم هست .حالا نه به عنوان مسیح.اما طبق یک فرایند علمی و ژنتیکی.و این یعنی نه اینکه مسیح همان مهدی باشد. یعنی عیسی مهدی باشد. طبق فرایندی که در نسل آنهاست.و پطرس واسطه آنهاست.این خط وصل میشود.چون در مسئله عیسی مسیح شناسی این فرایند که حالا مادر مهدی رومی بوده که به پطرس میرسیده. در بین آن هم اون افراد مسیحی بودند.و تعهد اخلاقی و فرهنگی اونم عیسی مسیح بر پایه عهد نسل و امر اشتراک اونم با پطرس رسول.از رسولان اصلیه.بر قرار میگردد.و حالا در فصل بعدی به مبحث فرق مدعیان با امام زمان که اصلی هست میپردازیم تا باز شود فرق آنها با او.و باز فرق مدعیان عیسی مسیح با خود عیسی مسیح چیست؟