متن مفهومی

سه گروه هستند.گروهی که منجی را دست نیافتنی میدانند اما منتظرند.یعنی یک چیزی در ذهنشان درست کردند که خداوند در خلقت نعوذب الله مگر خود بیاید آن در بیاید.گروه دم.اصلان منجی نمی خواهند بلکه منافع آن را.گروه سوم. که صبورین هستند نیاز به دو اصل اول و دوم ندارند.علم لدنی یا دارند. یا حس قوی. یا تعلیم آموزش درست یک اصل منجی شناسی و اتفاقات خوانی تمام پازل ها تمیز دادن.خب بین همین گروه سوم چه کسانی هستند.و این گروه اولویت دار کیستند. هسته مرکزی هر اصل حقیقت در ادیان گوناگون.

متن مفهومی

اگر رشد و کمال در انسانها شمع روشنایی شود خوبست والا برابر دانستن آدمها با هم در امورات روحی درست در ماده خیانت به عده ای هست که افرادی خود را به کوچکترین تمایلات ماده دادند. و افرادی خود را با تمامی امورات عوض نکردند. فرق هست بین با عوض دهنده و عوضی را تغییر دهیم. عوضی عوض نمیشود حتی اگر رشد را ببیند.زیرا تمایلات نفسانی نمیگذارد. عوض دهنده راه را باز میکند.عوض میدهد به یک راه. نه اینکه هر که عوضی باشد عوض نشود.عوضی بودن با گمراه از ندانستن و جاهل ماندن بد هست.والا چه عوض دهندگانی که عوضی شدند و چه عوضی هایی که عوض دهنده. تکبر کنی تمامی.مگر توبه.

متن مفهومی

بدبختی ها اینست که خشنودی بدون حقیقت خواهی خلق را بر خالق ترجیح دهیم.زیرا فوق فوقش انسان چقدر عمر میکند و ملاقات کننده با چه کسانی خواهد بود خدا کند جایی ملاقات صالحین و درستین از اعمال بشویم که آنجا با ارواح مترقی باشیم نه آزار دهنده.

متن مفهومی

مشکل آنهایی که حرص میخورند اینست که حقیقت نیستند.ماده هستند صرف مطلق ماده.والا آنکه پیشبرد حق و خدا را بشناسد نه از ماده گرفتن حق خواهی کند زیرا ماده باد میاورد باد میبرد.حق را گرفتن اینست که وعده الهی درست در بیاید.که وعده الهی درست در میاید.حق به حقدار رسد. که میرسد.حقیقت به ندای قلب ها بنشیند که مینشیند.برای تایید حق حقیقت تمام کائنات الهی از فرشتگان. معصومین.مقربین.حتی مثال کلام خدا.حتی مثال تایید خدا.حتی مثال تایید خدا که بر امری به امورات آسمانی باز شود کافیست.حالا حق نباش مینشینی خودت را میخوری. نقشه کور.ضلالت. فاجعه.دست خدا یاری نمیکند. دست بگذارند جای شفا مریضی میدهند.ولی دست درست نیاز به گذاشتن برداشتن ندارد.زیرا کار خیر را بوق کرنا نمیکنند.بلکه اصلان نمی گویند چگونه چه میشود.چون میگویند خدا انجام داد.

متن مفهومی

هر ندایی ندای حق نیست. هر ندایی ندای حقیقت نیست.گاهی نداها ابلیسی هست برای یک فاجعه.گاهی برای اموراتی که چه خسران ها دارد.هر کسی دم گوش گفت تو فلانی ندای حق نیست.چه افرادی که تحت ندای باطل فکر کردند حق ندا داده.اما ندای حقیقت ندایی هست که آنچه تکلیف الهی هست.به درستی انجام گیرد.صف طولانی جمعیت صف حقیقت همیشه نیست گاهی گیشه حقیقت که بیشترن خالی بوده یا اندک.