حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

آیاتی از کتاب قرآن کریم

اما افراد ستمگر، این سخن را که به آنها گفته شده بود، تغییر دادند; (و به جای آن، جمله استهزاآمیزی گفتند;) لذا بر ستمگران، در برابر این نافرمانی ، عذابی از آسمان فرستادیم. (59)

آیا انتظار دارید به (آئین) شما ایمان بیاورند، با اینکه عده‏ای از آنان، سخنان خدا را می‏شنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف می‏کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند؟! (75)

ولی آنها در مقابل بهای بدی، خود را فروختند; که به ناروا، به آیاتی که خدا فرستاده بود، کافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خویش، بر هر کس از بندگانش بخواهد، آیات خود را نازل می‏کند؟! از این رو به خشمی بعد از خشمی (از سوی خدا) گرفتار شدند. و برای کافران مجازاتی خوارکننده است. (90)

ولی آنها، به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستاده‏اند، هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد; و خداوند از ستمگران آگاه است. (95)

ما نشانه‏های روشنی برای تو فرستادیم; و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمی‏ورزد. (99)

کافران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل گردد; در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد ، اختصاص می‏دهد; و خداوند، صاحب فضل بزرگ است. (105)

یهودیان‏گفتند: «مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند»، و مسیحیان نیز گفتند: «یهودیان هیچ موقعیتی ندارند (و بر باطلند)»; در حالی که هر دو دسته، کتاب آسمانی را می‏خوانند (و باید از این گونه تعصبها برکنار باشند)افراد نادان (دیگر، همچون مشرکان) نیز، سخنی همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قیامت، در باره آنچه در آن اختلاف داشتند، داوری می‏کند. (113)

و اگر بعد از این همه نشانه‏های روشن، که برای شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید)، بدانید (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانید کرد;) که خداوند، توانا و حکیم است. (209)

و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می‏گوید:) من نشانه‏ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‏ام; من از گل، چیزی به شکل پرنده می‏سازم; سپس در آن می‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‏ای می‏گردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص ( پیسی) را بهبودی می‏بخشم; و مردگان را به اذن خدا زنده می‏کنم; و از آنچه می‏خورید، و در خانه‏های خود ذخیره می‏کنید، به شما خبر می‏دهم; مسلما در اینها، نشانه‏ای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید! (49)

بگو: «اگر آنچه را در سینه‏های شماست، پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را می‏داند; و (نیز) از آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه می‏باشد; و خداوند بر هر چیزی تواناست. (29)

و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند; و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‏جویی کرد; و خداوند، بهترین چاره‏جویان است. (54)

برای هیچ بشری سزاوار نیست که خداوند، کتاب آسمانی و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید: «غیر از خدا، مرا پرستش کنید!» بلکه (سزاوار مقام او، این است که بگوید:) مردمی الهی باشید، آن‏گونه که کتاب خدا را می‏آموختید و درس می‏خواندید! (و غیر از خدا را پرستش نکنید!) (79)

آنها که گفتند: «خداوند، یکی از سه خداست‏» (نیز) بیقین کافر شدند; معبودی جز معبود یگانه نیست; و اگر از آنچه می‏گویند دست بر ندارند، عذاب دردناکی به کافران آنها (که روی این عقیده ایستادگی کنند،) خواهد رسید. (73)

(به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با» روح القدس «تقویت کردم; که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می‏گفتی; و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم; و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده می‏ساختی، و در آن می‏دمیدی، و به فرمان من، پرنده‏ای می‏شد; و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا می‏دادی; و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده می‏کردی; و هنگامی که بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم; در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!» (110)

و آنگاه که خداوند به عیسی بن مریم می‏گوید: «آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را بعنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟!»، او می‏گوید: «منزهی تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! اگر چنین سخنی را گفته باشم، تو می‏دانی! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهی; و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نیستم! بیقین تو از تمام اسرار و پنهانیها باخبری. (116)

(ولی) اشراف قومش به او گفتند: «ما تو را در گمراهی آشکاری می‏بینیم!» (60)

می‏خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند; (نظر شما چیست، و) در برابر او چه دستوری دارید؟» (110)

و گفتند: «هر زمان نشانه و معجزه‏ای برای ما بیاوری که سحرمان کنی، ما به تو ایمان نمی‏آوریم!» (132)

بگو: «عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می‏بینند! و بزودی، بسوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده می‏شوید; و شما را به آنچه عمل می‏کردید، خبر می‏دهد!» (105)

و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشی، ایمان نمی‏آورند! (103)

آیا کسی که بالای سر همه ایستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را می‏بییند (،همچون کسی است که هیچ یک از این صفات را ندارد)؟! آنان برای خدا همتایانی قرار دادند; بگو: «آنها را نام ببرید! آیا چیزی را به او خبر می‏دهید که از وجود آن در روی زمین بی‏خبر است، یا سخنان ظاهری (و تو خالی) می‏گویید؟!» (نه، شریکی برای خدا وجود ندارد;) بلکه در نظر کافران، دروغهایشان زینت داده شده، (و بر اثر ناپاکی درون، چنین می‏پندارند که واقعیتی دارد;) و آنها از راه (خدا) بازداشته شده‏اند; و هر کس را خدا گمراه کند، راهنمایی برای او وجود نخواهد داشت! (33)

(سپس) گفت: «ماموریت شما چیست ای فرستادگان خدا؟» (57)

پیش از تو (نیز) برای هیچ انسانی جاودانگی قرار ندادیم; (وانگهی آنها که انتظار مرگ تو را می‏کشند،) آیا اگر تو بمیری، آنان جاوید خواهند بود؟! (34)

خداوند نور آسمانها و زمین است; مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‏شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی; (روغنش آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‏ور شود; نوری است بر فراز نوری; و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‏کند، و خداوند به هر چیزی داناست. (35)

فرمود: «چنین نیست، (آنان کاری نمی‏توانند انجام دهند)! شما هر دو با آیات ما (برای هدایتشان) بروید; ما با شما هستیم و (سخنانتان را) می‏شنویم! (15)

و پروردگارت آنچه را در سینه‏هایشان پنهان می‏دارند و آنچه را آشکار می‏کنند بخوبی می‏داند! (74)

(به خاطر آور) روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می‏کردند محشور می‏کنیم; و آنها را نگه می‏داریم تا به یکدیگر ملحق شوند! (83)

آیا ما دلیل محکمی بر آنان فرستادیم که از شرکشان سخن می‏گوید (و آن را موجه می‏شمارد)؟ ! (35)

و می‏گویند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند! (67)

بگو: «حق آمد! و باطل (کاری از آن ساخته نیست و) نمی‏تواند آغازگر چیزی باشد و نه تجدیدکننده آن!» (49)

تو از انکارشان تعجب می‏کنی، ولی آنها مسخره می‏کنند! (12)

تنها یک صیحه عظیم واقع می‏شود، ناگهان همه (از قبرها برمی‏خیزند و) نگاه می‏کنند! (19)

و وضع کارشان را ببین; آنها نیز به زودی (نتیجه اعمال خود را) می‏بینند! (179)

ولی کافران گرفتار غرور اختلافند! (2)

و هنگامی که عیسی دلایل روشن (برای آنها) آورد گفت: «من برای شما حکمت آورده‏ام، و آمده‏ام تا برخی از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم; پس تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت نمایید! (63)

آیا آنان می‏پندارند که ما اسرار نهانی و سخنان درگوشی آنان را نمی‏شنویم؟ آری، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و می‏نویسند! (80)

پس (اکنون که چنین است) از آنان روی برگردان و بگو: «سلام بر شما»، اما بزودی خواهند دانست! (89)

عکاس-حسام الدین شفیعیان

آیاتی از کتاب مزامیر

 بسیاری را آیتی عجیب شده‌ام. لیکن تو ملجای زورآور من هستی.

23  ولی من دائماً با تو هستم. تو دست راست مرا تأیید کرده‌ای.

 آنگاه در روزی که تو را بخوانم دشمنانم روخواهند گردانید. این را می‌دانم زیرا خدا با من است.

 نزد خدای تعالی آواز خواهم داد، نزد خدایی که همه‌چیز را برایم تمام می‌کند.

12  شادیِ نجات خود را به من باز ده و به روح آزاد مرا تأیید فرما.

10  زیرا می‌بیند که حکیمان میمیرند و جاهلان و ابلهان با هم هلاک می‌گردند و دولتِ خود را برای دیگران ترک می‌کنند.

 عدالت را دوست و شرارت را دشمن داشتی. بنابراین، خدا، خدای تو تو را به روغن شادمانی بیشتر از رفقایت مسح کرده است.

 خدا در وسط اوست پس جنبش نخواهد خورد. خدا او را اعانت خواهد کرد در طلوع صبح.

17  این همه بر ما واقع شد. امّا تو را فراموش نکردیم و در عهد تو خیانت نورزیدیم.

 من گنگ بودم وزبان خود را باز نکردم زیرا که تو این را کرده‌ای.

14  شریران شمشیر را برهنه کرده و کمان را کشیده‌اند تا مسکین و فقیر را بیندازند و راستروان را مقتول سازند.

11  شاهدان کینهور برخاستهاند. چیزهایی را که نمی‌دانستم از من می‌پرسند.

15  ولی چون افتادم شادیکنان جمع شدند. آن فرومایگان بر من جمع شدند، و کسانی که نشناخته بودم مرا دریدند و ساکت نشدند.

21  و دهان خود را بر من باز کرده، می‌گویند هَه‌هَه چشم ما دیده است.

 زیرا که نزد تو چشمهٔ حیات است و در نور تو نور را خواهیم دید.

24  زیرا مسکنت مسکین را حقیر و خوار نشمرده، و روی خود را از او نپوشانیده است؛ و چون نزد وی فریاد برآورد، او را اجابت فرمود.

 الآن دانسته‌ام که خداوند مسیح خود را می‌رهاند. از فلک قدس خود او را اجابت خواهد نمود، به قوّت نجات‌بخش دست راست خویش.

12  زیرا او که انتقام گیرندهٔ خون است، ایشان را به یاد آورده، و فریاد مساکین را فراموش نکرده است.

17  شریران به هاویه خواهند برگشت و جمیع امّت‌هایی که خدا را فراموش می‌کنند،

 ای خداوند، به‌سبب دشمنانم مرا به عدالت خود هدایت نما و راه خود را پیش روی من راست گردان.

 فرمان را اعلام می‌کنم، خداوند به من گفته است، تو پسر من هستی امروز تو را تولید کردم.

آیاتی از کتاب انجیل یوحنا

24  لیکن عیسی خویشتن را بدیشان مُؤتَمِنْ نساخت، زیرا که او همه را می‌شناخت.

16  و به کبوترفروشان گفت، اینها را از اینجا بیرون برید و خانهٔ پدر مرا خانهٔ تجارت مسازید.

5  و نور در تاریکی می‌درخشد و تاریکی آن را درنیافت.

12  و در میان مردم دربارهٔ او همهمه بسیار بود. بعضی می‌گفتند که مردی نیکو است و دیگران می‌گفتند نی بلکه گمراه کننده قوم است.

34  و مرا طلب خواهید کرد و نخواهید یافت و آنجایی که من هستم شما نمی‌توانید آمد.

45  پس خادمان نزد رؤسای کَهَنَه و فریسیان آمدند. آنها بدیشان گفتند، برای چه او را نیاوردید؟

51  آیا شریعت ما بر کسی فتوی می‌دهد، جز آنکه اوّل سخن او را بشنوند و کار او را دریافت کنند؟

20  او بدیشان گفت، من هستم، مترسید!

36  لیکن به شما گفتم که مرا هم دیدید و ایمان نیاوردید.

23  تا آنکه همه پسر را حرمت بدارند، همچنان که پدر را حرمت می‌دارند؛ و کسی که به پسر حرمت نکند، به پدری که او را فرستاد احترام نکرده است.

28  و از این تعجّب مکنید زیرا ساعتی می‌آید که در آن جمیع کسانی که در قبور می‌باشند، آواز او را خواهند شنید،

34  امّا من شهادت انسان را قبول نمی‌کنم ولیکن این سخنان را می‌گویم تا شما نجات یابید.

38  و کلام او را در خود ثابت ندارید زیرا کسی را که پدر فرستاد، شما بدو ایمان نیاوردید.

43  من به اسم پدر خود آمده‌ام و مرا قبول نمی‌کنید، ولی هرگاه دیگری به اسم خود آید، او را قبول خواهید کرد.

25  زن بدو گفت، می‌دانم که مسیح یعنی کَرسْتُسْ می‌آید. پس هنگامی که او آید از هر چیز به ما خبر خواهد داد.

11  آمین، آمین به تو می‌گویم آنچه می‌دانیم، می‌گوییم و به آنچه دیده‌ایم، شهادت می‌دهیم و شهادت ما را قبول نمی‌کنید.

35  پدر پسر را محبّت می‌نماید و همه‌چیز را بدست او سپرده است.

43  زیرا که جلال خلق را بیشتر از جلال خدا دوست می‌داشتند.

27  او گفت، بلی ای آقا، من ایمان دارم که تویی مسیح پسر خدا که در جهان آینده است.

44  در حال آن مرده دست و پای به کفن بسته بیرون آمد و روی او به دستمالی پیچیده بود. عیسی بدیشان گفت، او را باز کنید و بگذارید برود. توطئه قتل عیسی

50  و فکر نمی‌کنید که بجهت ما مفید است که یک شخص در راه قوم بمیرد و تمامی طائفه هلاک نگردند.

18  من بر خود شهادت می‌دهم و پدری که مرا فرستاد نیز برای من شهادت می‌دهد.

24  از این جهت به شما گفتم که در گناهان خود خواهید مرد، زیرا اگر باور نکنید که من هستم، در گناهان خود خواهید مرد.

30  چون این را گفت، بسیاری بدو ایمان آوردند.

46  کیست از شما که مرا به گناه ملزم سازد؟ پس اگر راست می‌گویم، چرا مرا باور نمی‌کنید؟

 ولیکن چون این را به شما گفتم، دل شما از غم پُر شده است.

25  بلکه تا تمام شود کلامی که در شریعت ایشان مکتوب است که، مرا بی‌سبب دشمن داشتند.

33  ای فرزندان، اندک زمانی دیگر با شما هستم و مرا طلب خواهید کرد؛ و همچنان که به یهود گفتم جایی که می‌روم شما نمی‌توانید آمد، الآن نیز به شما می‌گویم.