اینری کریستو: «ما عادت بیگانهکننده ثبت نام افرادی که در مأموریت ما شرکت میکنند نداریم، بنابراین نمیتوان تعداد کل آنها را به صورت عددی تعریف کرد. در پرتغال، استرالیا، انگلیس پیروانی وجود دارند... فرزندانم قلباً با من متحد شده اند، با عشق بزرگی که ما را متحد می کند، که عشق به خالق عالی است، عشق متعالی به خدا، پدرم. بنابراین هر کجا که باشند، پیوند با ملکوت خدا را پرورش می دهند، زیرا ملکوت خدا ملکوت نور است. فرزندانم نه از روی تکلیف دینی، بلکه از روی محبت نزد من می آیند، زیرا دلشان برایشان تنگ شده و می خواهند قانون خدا را که من به آنها منتقل می کنم بیاموزند.»
اینری کریستو: «جمعیت تا لحظه مصلوب شدن به من نزدیک شدند. در این زمان تنها چند زن در کنار من باقی ماندند و یک شاگرد مجرد به نام جان. بقیه پراکنده شدند. از قضا، همان صداهایی که قبلاً مرا تحسین کرده بودند: «هوسنا به پسر داوود!»، همان صداهایی بودند که در زمان تصمیم نهایی، با تنبیه کشیشان، فریاد زدند: «مصلوب کن! مصلوب کن!» پس از مصلوب شدن، تصویر من در ناخودآگاه جمعی و در کفن آغشته شد و به مردم اجازه داد تا تشخیص دهند که من همان هستم. با این حال، در حالی که من در دوره آزمایش هستم، بسیاری به من نگاه می کنند و تعداد کمی می توانند ببینند که من کی هستم. فقط کسانی که خدا به آنها عطای دیدن می دهد، "زیرا بسیاری خوانده می شوند، اما اندکی برگزیده می شوند" (متی c.20 v.16). خداوند چشمبندها را از چشمان همه انسانها خواهد برد و تنها زمانی که روز جلال او فرا رسد، کسانی که اکنون بیهدف میروند، بدون اینکه بدانند از کجا آمدهاند یا به کجا میروند، به من روی خواهند آورد. خیلی ها می خواهند که نه از روی عشق بلکه با وزش باد به حضور من بیایند. اما برای بیشتر آنها خیلی دیر خواهد بود، خیلی دیر: عدالت الهی خواهد درخشید. کروبیان و نگهبانان الهی شما را از نزدیک شدن باز می دارند. تمام نفرت، تحقیر، تحقیر، تحقیر به عشق غیرممکن تبدیل خواهد شد.»
اینری کریستو: «چون در لحظه درد و رنج طاقتفرسا، آنها بودند که نزدیک من ماندند، گریه کردند، فریاد زدند و در اعتراض به مصلوب شدن بر سینهشان زدند. آنها بودند که با من متحد شدند، مرا تشویق کردند و تا آخرین لحظه به من دلداری دادند، در حالی که شاگردان، ترسیده، فرار کردند (متی c.26 v.56). فقط یکی از آنها، یوحنا، نزدیک صلیب باقی ماند (یوحنا c.19 v.25 و 26). در این شرایط به یاد ماندنی، زنان در برابر خداوند متعال کرامت خود را بازیافتند. و اکنون، به مناسبت تناسخ من، آنها حق برابری با مردان را در برابر قوانین زمینی به دست آوردند. تنها در 10/12/1948، اندکی پس از تناسخ من (22/03/1948)، تصادفی نبود که سازمان ملل در مواد 2 و 7 اعلامیه جهانی حقوق بشر، شرایط زنان را رسمیت بخشید. برابری، این حق در قانون اساسی کشورهای متمدن (در برزیل، از قانون اساسی 1988 به بعد) بیان شد. پدر، خداوند و خدای من گفتند که تصادفی وجود ندارد، هیچ چیز تصادفی اتفاق نمی افتد. حقیقت این است که شما فقط می توانید از من پیروی کنید که شخصیتی قوی، عزم راسخ و غرور در شخصیت دارم. می پرسم: مردان کجا آنقدر شجاع هستند که دنبال من بیایند؟ مردانی که شجاعت داشتند با من هستند و آنها جنگجویان من هستند، شاهزادگان پادشاهی نور من.»
INRI CRISTO: “Discípulos, como o próprio nome bem diz, são aqueles que seguem a disciplina determinada pelo ALTÍSSIMO. Os que optaram por seguir-me na condição de discípulos e discípulas usam as vestes eclesiásticas, não comem carne, não praticam sexo (ou seja, não fornicam), não cultivam vícios mundanos, enfim, dedicam suas vidas unicamente para servir ao SENHOR. Antes, porém, é necessário passar pelo rigoroso teste vocacional. Ser meu discípulo não é para quem quer e sim para quem nasceu com esta missão. Quanto a ser apóstolo já é uma situação bem diferente. Qualquer ser humano pode ser meu apóstolo desde que saiba quem sou e divulgue meu nome novo, INRI CRISTO (“Ao que vencer… escreverei sobre ele o nome de meu DEUS… e também o meu novo nome” – Apocalipse c.3 v.12). Há dois mil anos tive doze discípulos e vários apóstolos. Só não reconheço Paulo como meu apóstolo posto que ele jamais esteve comigo pessoalmente e confessa sua condição ao dizer taxativamente: “Efetivamente… não sou digno de ser chamado apóstolo porque persegui a igreja de DEUS” (I Coríntios c.15 v.9). Muitos frequentadores da SOUST que são meus apóstolos têm sua família, seu trabalho, seus lazeres, enfim, vivem suas vidas fora do regime eclesiástico, reservado unicamente aos que escolheram ser meus discípulos, príncipes e princesas do Reino de DEUS”.