حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

سوره ی انعام

و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانی نقبی در زمین بزنی، یا نردبانی به آسمان بگذاری (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کنی، چنین کن) تا آیه (و نشانه دیگری) برای آنها بیاوری! (ولی بدان که این لجوجان، ایمان نمی‏آورند!) اما اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد کرد. (ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)

تنها کسانی (دعوت تو را) می‏پذیرند که گوش شنوا دارند; اما مردگان (و آنها که روح انسانی را از دست داده‏اند، ایمان نمی‏آورند; و) خدا آنها را (در قیامت) برمی‏انگیزد; سپس به سوی او، بازمی‏گردند. (36)

و گفتند: «چرا نشانه (و معجزه‏ای) از طرف پروردگارش بر او نازل نمی‏شود؟!» بگو: «خداوند، قادر است که نشانه‏ای نازل کند; ولی بیشتر آنها نمی‏دانند!» (37)

هیچ جنبنده‏ای در زمین، و هیچ پرنده‏ای که با دو بال خود پرواز می‏کند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیزرا در این کتاب، فرو گذار نکردیم; سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می‏گردند. (38)

آنها که آیات ما را تکذیب کردند، کرها و لالهایی هستند که در تاریکیها قرار دارند. هر کس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه می‏کند; و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد. (39)

بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید، یا رستاخیز برپا شود، آیا (برای حل مشکلات خود،) غیر خدا را می‏خوانید اگر راست می‏گویید؟!» (40)

(نه،) بلکه تنها او را می‏خوانید! و او اگر بخواهد، مشکلی را که بخاطر آن او را خوانده‏اید، برطرف می‏سازد; و آنچه را (امروز) همتای خدا قرارمی‏دهید، (در آن روز) فراموش خواهید کرد. (41)

ما به سوی امتهایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم; (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم; شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسلیم گردند! (42)

چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهای آنها قساوت پیدا کرد; و شیطان، هر کاری را که می‏کردند، در نظرشان زینت داد! (43)

(آری،) هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم; تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند); ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم); در این هنگام، همگی مایوس شدند; (و درهای امید به روی آنها بسته شد). (44)

و (به این ترتیب،) دنباله (زندگی) جمعیتی که ستم کرده بودند، قطع شد. و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است. (45)

بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند، گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهای شما مهر نهد (که چیزی را نفهمید)، چه کسی جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!» ببین چگونه آیات را به گونه‏های مختلف برای آنها شرح می‏دهیم، سپس آنها روی می‏گردانند! (46)

بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب خدا بطور ناگهانی (و پنهانی) یا آشکارا به سراغ شما بیاید، آیا جز جمعیت ستمکار هلاک می‏شوند؟!» (47)

ما پیامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بیم دهنده، نمی‏فرستیم; آنها که ایمان بیاورند و (خویشتن را) اصلاح کنند، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‏شوند. (48)

و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانیها به آنان می‏رسد. (49)

بگو: «من نمی‏گویم خزاین خدا نزد من است; و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمی‏گویم من فرشته‏ام; تنها از آنچه به من وحی می‏شود پیروی می‏کنم.» بگو: س‏خ‏للّهآیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمی‏اندیشید؟!» (50)

و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز می‏ترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت‏کننده‏ای جز او ( خدا) ندارند; شاید پرهیزگاری پیشه کنند! (51)

و کسانی را که صبح و شام خدا را می‏خوانند، و جز ذات پاک او نظری ندارند، از خود دور مکن! نه چیزی از حساب آنها بر توست، و نه چیزی از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد کنی، از ستمگران خواهی بود! (52)

و این چنین بعضی از آنها را با بعض دیگر آزمودیم (توانگران را بوسیله فقیران); تا بگویند: س‏خ‏للّهآیا اینها هستند که خداوند از میان ما (برگزیده، و) بر آنها منت گذارده (و نعمت ایمان بخشیده است؟!» آیا خداوند، شاکران را بهتر نمی‏شناسد؟! (53)

هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده; هر کس از شما کار بدی از روی نادانی کند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نماید، (مشمول رحمت خدا می‏شود چرا که) او آمرزنده مهربان است.» (54)

و این چنین آیات را برمیشمریم، (تا حقیقت بر شما روشن شود،) و راه گناهکاران آشکار گردد. (55)

بگو: «من از پرستش کسانی که غیر از خدا می‏خوانید، نهی شده‏ام!» بگو: «من از هوی و هوسهای شما، پیروی نمی‏کنم; اگر چنین کنم، گمراه شده‏ام; و از هدایت‏یافتگان نخواهم بود! س‏ذللّه (56)

بگو: «من دلیل روشنی از پروردگارم دارم; و شما آن را تکذیب کرده‏اید! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهی) عجله دارید، به دست من نیست !حکم و فرمان، تنها از آن خداست! حق را از باطل جدا می‏کند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.» (57)

بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله دارید نزد من بود، (و به درخواست شما ترتیب‏اثر می‏دادم، عذاب الهی بر شما نازل می‏گشت;) و کار میان من و شما پایان گرفته بود; ولی خداوند ظالمان را بهتر می‏شناسد (و بموقع مجازات می‏کند.)» (58)

کلیدهای غیب، تنها نزد اوست; و جز او، کسی آنها را نمی‏داند. او آنچه را در خشکی و دریاست می‏داند; هیچ برگی (از درختی) نمی‏افتد، مگر اینکه از آن آگاه است; و نه هیچ دانه‏ای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار ( در کتاب علم خدا) ثبت است. (59)

او کسی است که (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) می‏گیرد; و از آنچه در روز کرده‏اید، با خبر است; سپس در روز شما را (از خواب) برمی‏انگیزد; و (این وضع همچنان ادامه می‏یابد) تا سرآمد معینی فرا رسد; سپس بازگشت شما به سوی اوست; و سپس شما را از آنچه عمل می‏کردید، با خبر می‏سازد. (60)

او بر بندگان خود تسلط کامل دارد; و مراقبانی بر شما می‏گمارد; تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد; (در این موقع،) فرستادگان ما جان او را می‏گیرند; و آنها (در نگاهداری حساب عمر و اعمال بندگان،) کوتاهی نمی‏کنند. (61)

سپس (تمام بندگان) به سوی خدا، که مولای حقیقی آنهاست، بازمی‏گردند. بدانید که حکم و داوری، مخصوص اوست; و او، سریعترین حسابگران است! (62)

بگو: «چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا رهایی می‏بخشد؟ در حالی که او را با حالت تضرع (و آشکارا) و در پنهانی می‏خوانید; (و می‏گویید:) اگر از این (خطرات و ظلمتها) ما را رهایی می‏بخشد، از شکرگزاران خواهیم بود.» (63)

بگو: «خداوند شما را از اینها، و از هر مشکل و ناراحتی، نجات می‏دهد; باز هم شما برای او شریک قرار می‏دهید! (و راه کفر می‏پویید.)» (64)

بگو: «او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد; یا بصورت دسته‏های پراکنده شما را با هم بیامیزد; و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما بوسیله دیگری بچشاند.» ببین چگونه آیات گوناگون را (برای آنها) بازگو می‏کنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)! (65)

قوم و جمعیت تو، آن (آیات الهی) را تکذیب و انکار کردند، در حالی که حق است! (به آنها) بگو: «من مسؤول (ایمان‏آوردن) شما نیستم! (وظیفه من، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار شما بر ایمان.)» (66)

هر خیری (که خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهی دارد، (و در موعد خود انجام میگیرد.) و بزودی خواهید دانست! (67)

هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا می‏کنند، از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآمدن با این جمعیت ستمگر منشین! (68)

و (اگر) افراد با تقوا (برای ارشاد و اندرز با آنها بنشینند)، چیزی از حساب (و گناه) آنها بر ایشان نیست; ولی (این کار، باید تنها) برای یادآوری آنها باشد، شاید (بشنوند و) تقوی پیشه کنند! (69)

و رها کن کسانی را که آیین (فطری) خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت‏کننده‏ای! و (چنین کسی) هر گونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد; آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شده‏اند که خود انجام داده‏اند; نوشابه‏ای از آب سوزان برای آنهاست; و عذاب دردناکی بخاطر اینکه کفر می‏ورزیدند (و آیات الهی را انکار) می‏کردند. (70)

بگو: «آیا غیر از خدا، چیزی را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودی به حال مال دارد، نه زیانی; و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسی که بر اثر وسوسه‏های شیطان، در روی زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است; در حالی که یارانی هم دارد که او را به هدایت دعوت می‏کنند (و می‏گویند:) به سوی ما بیا!» بگو: «تنها هدایت خداوند، هدایت است; و ما دستور دادیم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم. (71)

و (نیز به ما فرمان داده شده به) اینکه: نماز را برپا دارید! و از او بپرهیزید! و تنها اوست که به سویش محشور خواهید شد.» (72)

اوست که آسمانها و زمین را بحق آفرید; و آن روز که (به هر چیز) می‏گوید: «موجود باش!» موجود می‏شود; سخن او، حق است; و در آن روز که در «صور» دمیده می‏شود، حکومت مخصوص اوست، از پنهان و آشکار با خبر است، و اوست حکیم و آگاه. (73)

(به خاطر بیاورید) هنگامی را که ابراهیم به پدرش ( عمویش) «آزر» گفت: «آیا بتهائی را معبودان خود انتخاب می‏کنی؟! من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری می‏بینم.» (74)

و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم; (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد. (75)

هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستاره‏ای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟ س‏ذللّه اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب‏کنندگان را دوست ندارم !» (76)

و هنگامی که ماه را دید که (سینه افق را) می‏شکافد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.»(77)

و هنگامی که خورشید را دید که (سینه افق را) می‏شکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است!» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریکهایی که شما (برای خدا) می‏سازید، بیزارم! (78)

من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده; من در ایمان خود خالصم; و از مشرکان نیستم! (79)

ولی قوم او ( ابراهیم)، با وی به گفتگو و ستیز پرداختند; گفت: «آیا درباره خدا با من گفتگو و ستیز می‏کنید؟! در حالی که خداوند، مرا با دلایل روشن هدایت کرده; و من از آنچه شما همتای (خدا) قرار می‏دهید، نمی‏ترسم (و به من زیانی نمی رسانند)! مگر پروردگارم چیزی را بخواهد! وسعت آگاهی پروردگارم همه چیز را در برمی‏گیرد; آیا متذکر (و بیدار) نمی‏شوید؟! (80)

چگونه من از بتهای شما بترسم؟! در حالی که شما از این نمی‏ترسید که برای خدا، همتایی قرار داده‏اید که هیچ گونه دلیلی درباره آن، بر شما نازل نکرده است! (راست بگویید) کدام یک از این دو دسته (بت‏پرستان و خداپرستان)، شایسته‏تر به ایمنی (از مجازات) هستند اگر می‏دانید؟! (81)

(آری،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست; و آنها هدایت‏یافتگانند!» (82)

اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم! درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته بدانیم،) بالا می‏بریم; پروردگار تو، حکیم و داناست. (83)

و اسحاق و یعقوب را به او ( ابراهیم) بخشیدیم; و هر دو را هدایت کردیم; و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم; و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم); این‏گونه نیکوکاران را پاداش می‏دهیم! (84)

و (همچنین) زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را; همه از صالحان بودند. (85)

و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را; و همه را بر جهانیان برتری دادیم. (86)

و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادی را برتری دادیم) و برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم. (87)

این، هدایت خداست; که هر کس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمایی می‏کند! و اگر آنها مشرک شوند، اعمال (نیکی) که انجام داده‏اند، نابود می‏گردد (و نتیجه‏ای از آن نمی‏گیرند). (88)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد