یک مسئله ای که شاید بارها شنیده باشید اینست در زمانی که نمیدانم تلسکوپ فضا و کشف کره های مشابه زمین.و امکان حیات مانند.نمیدانم کشفیات ناسا و اینهاست کتبو دینو اینها چیست؟اولن هر امری در کشف چه علمی چه معنوی.جستن و یافتن هست. و قاطی پذیر نیست.هر امری چه در ادبیات.چه در علم. چه در نجوم چه در پزشکی و...در حال تکامل یا کشف هست.و تفکیک هر امری اینست که هر چیزی جای خودشو دارد و با هم قاطی شدن تنها بر امری در تایید مثال امور عالم روح. در نوع حس و کما و نوع حالت ذهن و یا مسائل سیارات.همین کتب دینی خود در دل خود کشف ها دارد.معنویات و شناخت ادیان.
خود ادبیات پست مدرن جهان تازه داستان خود نثر و زبان شناسی همه در حال رو به جلو هستند.مسئله اینست توقف نشود.والا هر امری در حال نو شدن در کشف حقایق بیشتر هست.
مثل مسیح شناسی مسح شناسی میزان مسح. میزان مسح و مسیح خود کتاب دارد.یعنی کتابی از حقیقت مسیح شناسی و میزان روح القدس.و پر شدن. و میزان روح.که شائول هم مسیح هست. داوود هم مسیح هست عیسی بن مریم هم مسیح هست.میزان کار شائول میزان کار و معجزات داوود یا میزان معجزات عیسی مسیح.خود همین نشان میزان روح و حالا میزان مسح هست. دونفر توسط سموئیل مسح میشوند یکی میزان مسح در او میشود شائول که ترک میکند روح مسیحایی روح او را.و یکی خود عیسی مسیح که مرده زنده میکند. یکی داوود در کوه.پرندگانو. و تسخیر یعنی امر در خدمت او.توسط خداوند توسط مسح.مسیح عیسی را یحیی نبی غسل و روح قرار میگیرد. میگویند یحیی روح الیاس قدرت الیاس را دارد.الیاس در نوع خود بسیار معجزات سنگین داشته. میگویند یحیی یک معجزه هم نکرد ولی حرفش درباره عیسی مسیح درست بود.
حالا اگر یحیی همان الیاس بوده.که چه کار کردند . که گفتند الیاس هم به آسمان رفت.و یحیی که سر از تنش بخاطر هوا و شهوت و امیال نفسانی زمینی جدا کردند.
قدرت الیاس را داشته باشد یا روح الیاس یا چون روح الیاس دارد همان الیاس هست یا خود الیاس هست.از یحیی کار الیاس بخواهند.
آنچه از اوامر کار یحیی بر آمده غسل تمعید در عیسی مسیح و شهادت بر او.و اوامر صبر و پاک بودن او و کارهایی که کرده.بسته به اینست که از یحیی چه معجزه ای میخواستند که گفتند هیچ نکرده.که همانا از مسیح خواستندو که بفهمند همان ماشیح منجی هست و انجام داده. آیت قوی آسمانی یونس در آسمان. یونس در امر زنده ماندن در شکم آن موجود دریایی که گنجایش بلعیدن انسان را دارد. موجود ی که بتواند یک انسان در شکم او به معجزه در سه روز زمان زنده ماند.نهنگ میبلعد.غول پیکری او اما میشود گفت کوسه ببلعد نهنگ عقلانی هست اما کوسه نه. حال معجزه هست. که زنده بماند اما در همان دل نهنگ هم سه روز زنده ماندن معجزه هست. که با آن نوع حضم و دما و نوع آن میشود معجزه باید در آسمان سرخ شدن همراه با همان بلعیدن و خارج شدن بوده باشد.و شکل نهنگ گونه که دهانشان بسته بر مسیح شود والا سرخ شدن تنها برای آنها کفایت در وقت نمیکند.زیرا سرخ شدن رنگ گرفتن اسمان و طبیعت شناسی و حداقل شناسی ان زمان طبیعی اما نشانه فتاده در همان امر در زمین بر اسمان هست که درست میدهد از آن لجوجان آن زمان.پس اوامر با هم قاطی نکردن هر امری در حال تکامل و پیشرفت هست. همچنان که یک گیاه تا رشد نهایی خود و مزرعه از کاشت برداشت در اوامر کشاورزی هم رو به پیشرفت هست.