حالا طرف در دهکده میگوید فلان منجی باطل از سفر به کشوری و معالجه و بهترین خدمات پزشکی برخوردار بوده.یا فلان شخص در فلان کشور بهترین خدمات.یعنی با بهترین امکانات منجی هستند.نه اذیتی میشوند نه سختی.این راه شکننده ترین راه هست.زیرا ابلیس با افراد صالح مومن و واقعی بسیار صحابه بد عمل میکنند.در تاریخ این امر هست.امکانات رفاهی عالی. امکانات پزشکی عالی.امکانات رسانه ای عالی.ثروت.اتومبیل های مدل بالا.نفرات زیاد کم.به میزان آنچه گول زدند.بیشتر گول زدند بیشتر پیروان.حالا هم دست به سر واقعی کسی گذارند کسی شفا بیابد.و تایید پزشکی شود.نتوانند حتی که حتی تاریکی را وارد بدن آن اشخاص کنند.حالا حتما تو بوق کرنا میکردند اگر میتوانستند. که این اوامر رضایت خدا بوق کرنایی نیست. او مریضی های ما را بجان خرید.این نمونه کلام حرف زیاد دارد.همش میگشت شفا دهد خوب کند مرحم کند.تازه میگفت ایمانت تو را شفا داد.بیرون کردن خود تاریکی اگر تاریکی شناسی باشد چه مصیبت هایی در بدن آنها و اطراف خود و کارهای آنها.حالا آنها از بدن کسی تاریکی خارج نکنند مریضی وارد میکنند.که نتوانند انجام دهند شفا را.خود پاپ رهبر کاتولیک های جهان در جایی بعد دست گذاشتن ها بر سر بیماران یکجا یک شخص از بدنش تاریکی موفق میشود خارج کند رسانه ای میشود.اینجوریه.راه نمیرود تق تق دست گذارد پاشند بهبه خوب شدیم. شفا انجام بشود. طرف شفا گیرنده. حالت او. نوع پیرامون عقل سلیم میفهمد تشخیص میدهد. کلام یک بازگشته از مرگ موقت. انسان حس دارد دریافت کننده حس هست. هم نوع روایت مشخص میکند.نه حالا تنها حس سخت موت در اتفاق سخت. و بسیار سخت در تصادف.در مرگ موقت بازگشته.حس داره انتقال میده. نوع اتفاق.نوع روایت نوع آنچه اتفاق افتاده.میگوید خب دیدم میگویم دیدم. خداوند از رگ گردن به شما نزدیکتره.مسئله دکان دستگاه نیست. مسئله حقیقت امری از یک اتفاق سخت هست.وقتی خدا اینقدر نزدیکه. شما عمری در یک امری باشید اتصال با آن اشخاص نباشد که انگار تو یه زمین داشتی بیل میزدی بذری هم عمل نیاوردی.حالا چه شخص ارتباط را حس کند یا نکند.این بسته به خلوص نیت کارست.یا نوع تقویت حس.یا شناخت آن.انسان حس دارد. تشخیص دارد. تفکر دارد. بینایی دارد. همچنان که حیوانات هم حس دارند اما نه به اندازه اشرف مخلوقات انسان.