/بنام خداوند بخشنده و مهربان/
مسئله تسلسل مسئله ای که انسان بعد موت باز میگردد اما بازگشت آنی در رحم دیگر و در شکل دیگر و در خلقت تازه ای. تسلسل چرا باطل هست.نوع تسلسل و زاده شدن آنی در خلقت تازه ای.شخص دیگری.حتی فراتر ان رفته اند و در انسان بر خلقت در درخت شدن. حیوان شدن. گیاه شدن.حتی پست تر .این بطالت بطلان عقیده تسلسل دلیل دارد. انسانی که اشرف مخلوقات هست.اگر بد زیاد کند. علت بوجود آمده در دار مکافات در دو طبقه زندگی ماده و بعد موت هست.نوع بدی. میزان آن عدالت خدا هست.اما آنی انتقال به رحم.علت را میشکند.هر چیزی که حکمت خدا را زیر سوال برد باطل هست.حکمت آن اینست آدمی که به میزان بسیار زیاد بدی کرده. همه نوع آن.حتی اگر درخت شود سنگ شود. حتی حیوان شود.این حکمت با آن دانایی کل همخوانی ندارد. دانایی که همه علت ها را زیبا چینش کرده برای امورات عدالت هم همانگونه علت های درست دارد.این نوع یک نوع خدا ساختنی هست که بخواهد شما را دار مکافات غیر عقلانی برساند.اما خداوند درست و مکانیزم درست دارد. نیاز به اینگونه کار ندارد که بخواهد اینگونه بدی آدمی را جبران بر تزلزل مقام انسانی آدمی او کند.بلکه علت آن همان انتقال به موت هست.اگر مسئله تولد دوباره انجیل یا رجعت در اسلام یا در یهودیت نوعی.و در تفکرات هست. رجعت همان بدن.همان خصوصیات. همان شخص. همان حتی رفتار همان حتی ریز ترین مسائل هست.رجعت سنگین هست تولد دوباره سنگین هست.همگانی نیست.مثلان در زندگی پس از زندگی خانمی میگوید من را به این عالم آوردند تمام آنچه میدانستم پاک شد. و من با راهنما به این انتقال راه پیدا کردم کودک بودم اما بزرگ فکر میکردم بازی کودکان برایش و زندگی نوعی تعریف بزرگتر از سن او بوده.رجعت های ناگهانی.رجعت هایی هستند که در اسلام تعریف شده هست. مثال رجعت امام حسین علیه السلام.با کلاه خود های آهنی میایند.در زمان امام زمان عج.اگر مسئله از قبر بلند شدن باشد.به قیامت میخورد.زمین شکافته میشود اگر قبر باشد نیازی نیست امام زمان بگوید این امام حسین هست تا شک نیفتند.مثالی گفتن امام حسین برای این امر مثال همان حرف عیسی بن مریم مسیح هست که دو برداشت دارد.وقتی ان عالم بنی اسرائیلی میپرسد.یعنی به رحم بر میگردیم .و تولد دوباره از خود یافتن متولد شدن نویی از لحظه در اعمال خوب.مثال همان زمین شکافته میشود قیامت. و آمدن دوباره رجعت ناگهانی ابا عبدالله الحسین دو معنا دارد. یک قیامت. و دو اول آن رجعت ناگهانی چرا تصور دور کنیم.که این رجعت بتواند در حکمت خدا از آسمان باشد.زیرا غیر آن نیاز به یک سلسله نسل تولد هست.تا برسد به ابا عبدالله.اما رجعت ناگهانی نیاز به تولد در تولد ندارد. بلکه ناگهانی برای علت امری هست.یک فکری جا فتاده شده فقط عیسی بن مریم باید از آسمان بیاید.چرا انحصاری بشود.وقتی اینگونه خوانده شود یعنی چرا فقط عیسی مسیح از آسمان بیاید.وقتی همچین امری تعریف شده چرا برای رجعت دیگر اینگونه نباشد وقتی تعریف شده.آیا خداوند فرق گذارنده هست.خیر بلکه این نوع رجعت تعریف کامله نشده.که وقتی همچین تعریفی هست.میتواند برای آن امام و هفتاد دو نفر آن تعریف نشود .حالا تعداد آن حکمت خداست.اما وقتی گفته میشود با کلاه خودهای آهنی میایند در زمین تعریف آن درست در نمیاید. چون نوع زندگی امروزی لباس امروزی لباس همین زمان هست. مگر برای امری علتی با آن لباس و کلاه خود ها بیایند.اصلان خود تعریف لباس نشان از همان حالت آخرین حالت زندگی ماده. در نبرد عاشورا هست.چرا امام زمان میگوید که این حسین و یارانش هست تا کسی شک نکند برای آمدن فرزند هلاکت که در کتب مقدسه اشاره شده.فرزند هلاکت که همان امر سخت هست. در امدن از فرود او به زمین و زمان کمی که دارد. همان فرزند ابلیس هست.آیا ابلیس فرزند دارد. از کجا آزاد میشود از هاویه. بدترین مکان در بند آزاد میشود.چرا ازاد بشود. حکمت علت هست.چرا حالت سقوطی بیاید. علت هست.شک در آمدن فرزند هلاکت شک در رجعت آسمانی افراد هست. و تشخیص فرزند هلاکت سخت هست.زیرا نیروی سر امد ابلیس آزاد میشود یعنی اگر ابلیس جانشینی بخواهد همان فرزند هلاکت است.خب همچین شخصی آدم موذی و رذالت داری هست.مکر ابلیس در سر حد بالا دارد.خیانتکار هست. خائن هست.رنج هاویه دارد فرصت کم دارد.و ابلیس نیاز به بدن ماده دارد چون این نیاز به شناخت نوع جنس ابلیس هست.که ابلیس بتواند به جسم ماده بیاید و حالا اگر از بین رفتن ابلیس معنی بدهد باید ماده جسم بگیرد.والا نابودی ابلیس در غیر جسم ماده راندن هست. اما در ان حالت میشود که معنی دهد.پس فرزند هلاکت از هاویه با قدرت پوشالی ابلیس هم میاید.اما نبرد سخت برای آنست که گول میزند و رذالت دارد منحرف میکند.شناخت سخت میشود.حتی امکان بسیار زیاد پیروان زیادی که ایمان ضعیف دارند سمتش روند و قدرت انسانی گیرد و حالا مقابله سخت میشود.چون مکر سنگین هست انحراف سنگین میشود.ابلیس عمل میکند چون از مکر عمل میکند و هر دروغ را میبندد و هر امری را خیلی بدون در نظر گرفتن حق عمل میکند فرزند هلاکت هم همانگونه عمل میکند و حال گوید من فلانی هستم. از کجا میاید از هاویه.شک میفتند.قدرت ابلیس قدرت تاریکی هست. کارهایی میکند که معجزه نیست اما فکر میکنند معجزه هست. چون عظیمه تاریکی میکند چون با دروغ کار میکند. خیلی بزرگ میکند.کار مشتبه میشود.بلدست چجوری حجمه راه بیندازد و نیرو جذب کند.چون دروغ میگوید بزرگ میکند و چون به راحتی خود را کسی دیگر میخواند باور میکنند بی ایمانان درون تزلزلی و به دروغ شاد میشوند.همان گونه که آن سر بی دینی عمل میکند ارواح مترقی مومن و عالیه عمل میکنند.او سریع برد رسانه ها میشود یک برای نوع آمدنش.دو نوع عملکردش سه دروغ گویی اش چهار از کجا میاد از هاویه نه از بهشت خداو بلکه از جهنم ابلیس ورود دهنده میاید.سریع برد رسانه جهان میشود.نیروی زیاد جذب میکند.پیروان باطل زیاد میشوند زیرا برد رسانه جهان میشود.چون گیشه دروغ شلوغ شود گیشه حقیقت تنها از ایمان واقعی هست که میماند.حالا چه کم و کیف آن اما گیشه حقیقت با پیروزی خدا هست.آن پیروزی نیست سراب هست.فرزند هلاکت هلاک میکند. زیرا رحم ندارد.زمان کم او و بی رحمی او همان نام هلاکت هست.ندای گول زننده از زمین که حق را به او میدهد ندای ابلیس هست.رسانه هست. رسانه از نه خواست بر حق به باطل دادن بلکه گول میخورد از نوع آنچه او انجام میدهد.شناخت حق و باطل نیاز ایمانی داد. نیاز اشخاص داد.در این بازه زمانی چه بسا که حق به باطل در آمیزند و گویند آنها باطل و فرزند هلاکت حق هست.جز یک ندای سخت و شکننده از آسمان.و ندای بعد از زمین. اینگونه هم دور از ذهن نیست.که ندای دوم آنقدر ندای اول را ندای غیر واقعی جلوه دهد که ندای دوم بر ندای اول شک افتد.هر چند که خشکشان بزند.اما قدرت رسانه باطل آن را مشتبه کند. زیرا غیر آنچه که خود رسانه به شک افتد. ابلیس صحابه دارد. نیرو دارد.خود نیروی ابلیس به ترس می افتد.حالا اتفاق ندای اول شناخت شخصی و حالا ظهور هرگونه از آن سخت بیفتد.شما فکر نکنید فقط منجی اسلام دشمن زیاد دارد منجی مسیحیت منجی ادیان دشمن دارند.مسئله ستیز کم ایمانان از پیروزی وعده دینی را چه کسی جا میندازد ابلیس.برتر شدن. و آنها دروغ میگویند. حتی افسانه خواندن امروز در رسانه اینترنتی مطرح میشود. مسیح عیسی افسانه بوده.امام زمان وجود ندارد.منجی در کار نیست. حتی موسی را افسانه میخوانند. و هر کدامرا جوری ترور رسانه ای کردند آنهم در شک انداختن در سرچ اول گوگل. از باز شدن سایت. میدانند کجا بروند چه کار کنند رسانه دستشان هست یعنی مخاطب کدامین اولین را از سئو و خورد ذهنی میدهند ضمن رسانه 24 ساعته تحریفات بدعت ها و ...قدرت مالی زیاد دارند هرم دارند.نیرو دارند.پولو امکانات دارند. هدف دارند.هر زمان نوعی کار میکنند.و اینگونه هست که در شرایط سخت زمان باید شناخت حقیقت و ادیان شناسی و منجی شناسی خداشناسی درست و مسائل باز درست شود.