17. ظلم او بر سرش خواهد برگشت، و ستم او بر فرقش فرود خواهد آمد
14. البته دیدهای، زیرا که تو بر جفا و قهر (شریر) مینگری، تا به دست خود مکافات برسانی، مسکین امر خویش را به تو تسلیم کرده است، مددکار یتیمان تو هستی
2. ای خد.اوند خد.ای من به تو پناه میبرم، از همة تعاقب کنندگانم مرا نجات ده و برهان
4. و جان من به شدت پریشان است، پس تو ای خد.اوند تا به کی
11. همة دشمنانم به شدت خجل و پریشان خواهند شد، رو برگردانیده ناگهان خجل خواهند گردید
4. ای خد.اوند خدای من نظر کرده مرا مستجاب فرما، چشمان مرا روشن کن مبادا به خواب مرگ بروم
5. که میگویند بزبان خویش غالب میآییم، لبهای ما با ما است، کیست که بر ما مسلط باشد
7. خروجش ازکرانة آسمان است و مدارش تا به کرانة دیگر، و هیچ چیز از حرارتش مستور نیست
4. زیرا که تو پناه من بودهای، و برج قوی از روی دشمن
32. شریر برای صالح کمین میکند، و قصد قتل وی میکند
8. هلاکت ناگهانی بدو برسد، و دامی که پنهان کرد خودش را بگیرد، و در آن به هلاکت گرفتار گردد
15. ولی چون افتادم شادی کنان جمع شدند، آن فرومایگان بر من جمع شدند، و کسانی که نشناخته بودم من را دریدند و ساکت نشدند
19. تا آنانی که بیسبب دشمن من هستند بر من فخر نکنند، و آنانی که بر من بیسبب بغض مینمایند چشمک نزنند
20. بدیهایی (که بر) مرد صالح (حادث میشود) بسیار است، اما خد.اوند او را از همة آنها خواهد رهانید
11. خد.ای رحمت من پیش روی من خواهد رفت، خد.ا من را بر دشمنانم نگران خواهد ساخت
5. در اینباره فقط مشورت میکنند که او را از مرتبهاش بیندازند، و دروغ را دوست میدارند، به زبان خود ترویج می دهند و در دل خود لعنت میکنند سلاه
13. زیرا دشمن نبود که من را ملامت میکرد و الّا تحمل میکردم، و خصم من نبود که بر من سربلندی مینمود، و الّا خود را از وی پنهان میساختم
6. خد.ا همراه اوست پس لغزش نخواهد خورد، خد.ا او را یاری خواهد کرد در طلوع صبح
13. من را از حضور خود مینداز، و روح قدوس خود را از من مگیر
10. و آن دوست خالص من که بر او اعتماد میداشتم که نان من را نیز میخورد، پاشنة خود را بر من بلند کرد
10. زیرا غیرت خانة تو من را دربرگرفته است، و ملامتهای ملامتکنندگان تو بر من روا گردیده است
8. زیرا به خاطر تو محتمل ملامت گردیدهام، و رسوایی روی من مرا پوشیده است
21. سرزنش دل من را شکسته است و به شدت بیمار شدهام، انتظار مشفقی کشیدم ولی نبود، و برای تسلیدهندگان (منتظر شدم) اما نیافتم
سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم; شاید شکر (نعمت او را) بجا آورید. (56)
کیفر آنها، این است که لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آنهاست. (87)
آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هراز نفر از فرشتگان، که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد داد! (125)
آنها کسانی هستند که بخل میورزند، و مردم را به بخل دعوت میکنند، و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، کتمان مینمایند. (این عمل، در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته;) و ما برای کافران، عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم. (37)
آیا آنها ( یهود) سهمی در حکومت دارند (که بخواهند چنین داوری کنند)؟ در حالی که اگر چنین بود، (همه چیز را در انحصار خود میگرفتند،) و کمترین حق را به مردم نمیدادند. (53)
اگر (همانند بعضی از امتهای پیشین،) به آنان دستور میدادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید سذللّه، و یا: «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمی از آنها عمل میکردند! و اگر اندرزهایی را که به آنان داده میشد انجام میدادند، برای آنها بهتر بود; و موجب تقویت ایمان آنها میشد. (66)
و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع میسازند; در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشه های مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید (و گمراه میشدید). (83)
و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن! زیرا خداوند، افراد خیانتپیشه گنهکار را دوست ندارد. (107)
و کسی که خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بیگناهی را متهم سازد، بار بهتان و گناه آشکاری بر دوش گرفته است. (112)
شیطان به آنها وعدهها(ی دروغین) میدهد; و به آرزوها، سرگرم میسازد; در حالی که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمیدهد. (120)
اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم; آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند; و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند; (و میتوانست جلو آنها را بگیرد; ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! (112)
اشراف کافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانی و سبک مغزی) میبینیم، و ما مسلما تو را از دروغگویان میدانیم!» (66)
(سپس به فرعون) گفتند: «(کار) او و برادرش را به تاخیر انداز، و جمعآوریکنندگان را به همه شهرها بفرست... (111)
چه بد مثلی دارند گروهی که آیات ما را تکذیب کردند; و آنها تنها به خودشان ستم مینمودند! (177)
بسوی فرعون و اطرافیانش; اما آنها از فرمان فرعون پیروی کردند; در حالی که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود! (97)
و (آگاهی از) غیب (و اسرار نهان) آسمانها و زمین، تنها از آن خداست; و همه کارها به سوی او بازمیگردد! پس او را پرستش کن! و بر او توکل نما! و پروردگارت از کارهایی که میکنید، هرگز غافل نیست! (123)
(پیامبران به دعوت خود، و دشمنان آنها به مخالفت خود همچنان ادامه دادند) تا آنگاه که رسولان مایوس شدند، و (مردم) گمان کردند که به آنان دروغ گفته شده است; در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد; آنان را که خواستیم نجات یافتند; و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار بازگردانده نمیشود! (110)
گفتند: «این دو (نفر) مسلما ساحرند! میخواهند با سحرشان شما را از سرزمینتان بیرون کنند و راه و رسم نمونه شما را از بین ببرند! (63)
(به این ترتیب) فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کردند; و دریا آنان را (در میان امواج خروشان خود) بطور کامل پوشانید! (78)
آنها آهسته با هم گفتگو میکنند; (بعضی میگویند:) شما فقط ده (شبانه روز در عالم برزخ) توقف کردید! (و نمیدانند چقدر طولانی بوده است!) (103)
آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را (در دنیا) پشت سرگذاشتهاند میداند; ولی آنها به (علم) او احاطه ندارند! (110)
(آری،) این گونه برای هر پیامبری دشمنی از مجرمان قرار دادیم; اما (برای تو) همین بس که پروردگارت هادی و یاور (تو) باشد! (31)
از (تکذیب و انکار) آنان غمگین مباش، و سینهات از توطئه آنان تنگ نشود! (70)
و هنگامی که فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخیز قرار گیرند)، جنبندهای را از زمین برای آنها خارج میکنیم که با آنان تکلم میکند (و میگوید) که مردم به آیات ما ایمان نمیآوردند. (82)
آیا کسی که به او وعده نیکو دادهایم و به آن خواهد رسید، همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او دادهایم سپس روز قیامت (برای حساب و جزا) از احضارشدگان خواهد بود؟! (61)
خداوند روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد گسترده میکند، و برای هر کس بخواهد محدود میسازد; خداوند به همه چیز داناست! (62)
این گونه خداوند بر دلهای آنان که آگاهی ندارند مهر مینهد! (59)
آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند; و هنگامی که (لحظات) ترس (و بحرانی) پیش آید، میبینی آنچنان به تو نگاه میکنند، و چشمهایشان در حدقه میچرخد، که گویی میخواهند قالب تهی کنند! اما وقتی حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهای تند و خشن خود را با انبوهی از خشم و عصبانیت بر شما میگشایند (و سهم خود را از غنایم مطالبه میکنند!) در حالی که در آن نیز حریص و بخیلند; آنها (هرگز) ایمان نیاوردهاند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد; و این کار بر خدا آسان است. (19)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند; و خداوند او را از آنچه در حق او میگفتند مبرا ساخت; و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69)
و گفتند: «اموال و اولاد ما (از همه) بیشتر است (و این نشانه علاقه خدا به ماست!); و ما هرگز مجازات نخواهیم شد!» (35)
بگو: «پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت میبخشد، و برای هر کس بخواهد تنگ (و محدود) میسازد; و هر چیزی را (در راه او) انفاق کنید، عوض آن را میدهد (و جای آن را پر میکند); و او بهترین روزیدهندگان است!» (39)
فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: «موجود باش!»، آن نیز بیدرنگ موجود میشود! (82)
و آن دو را به راه راست هدایت نمودیم! (118)
اینها (با این اعمالشان) جز یک صیحه آسمانی را انتظار نمیکشند که هیچ مهلت و بازگشتی برای آن وجود ندارد (و همگی را نابود میسازد)! (15)
پرندگان را نیز دسته جمعی مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند);و همه اینها بازگشتکننده به سوی او بودند! (19)
(داوود) گفت: «مسلما او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش، بر تو ستم نموده; و بسیاری از شریکان (و دوستان) به یکدیگر ستم میکنند، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند; اما عده آنان کم است!» داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزمودهایم، از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)
و مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان میداشت گفت: «آیا میخواهید مردی را بکشید بخاطر اینکه میگوید: پروردگار من «الله» است، در حالی که دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضی از عذابهایی را که وعده میدهد به شما خواهد رسید; خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمیکند. (28)
اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آنها سودی نداشت!این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند! (85)
آنچه به ناروا درباره تو میگویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده; پروردگار تو دارای مغفرت و (هم) دارای مجازات دردناکی است! (43)
کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند هیچ گریزگاهی ندارند! (35)
راه خداوندی که تمامی آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست; آگاه باشید که همه کارها تنها بسوی خدا بازمیگردد! (53)
(وقتی گرفتار بلا میشدند می)گفتند: «ای ساحر! پروردگارت را به عهدی که با تو کرده بخوان (تا ما را از این بلا برهاند) که ما هدایت خواهیم یافت (و ایمان میآوریم)!» (49)
(اگر راست میگوید) چرا دستبندهای طلا به او داده نشده، یا اینکه چرا فرشتگان دوشادوش او نیامدهاند (تا گفتارش را تایید کنند)؟! (53)
در آن روز هر امتی را میبینی (که از شدت ترس و وحشت) بر زانو نشسته; هر امتی بسوی کتابش خوانده میشود، و (به آنها میگویند:) امروز جزای آنچه را انجام میدادید به شما میدهند! (28)
اما او با تمام وجودش از وی روی برتافت و گفت: «این مرد یا ساحر است یا دیوانه!» (39)
آیا این سحر است یا شما نمیبینید؟! (15)
آیا تو از آنها پاداشی میطلبی که در زیر بار گران آن قرار دارند؟! (40)
روزی که نقشههای آنان سودی به حالشان نخواهد داشت و (از هیچ سو) یاری نمیشوند! (46)
و گفتند: «آیا ما از بشری از جنس خود پیروی کنیم؟! اگر چنین کنیم در گمراهی و جنون خواهیم بود! (24)
ما فقط یک صیحه ( صاعقه عظیم) بر آنها فرستادیم و بدنبال آن همگی بصورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان (در آغل) جمعآوری میکند! (31)
سرانجام صبحگاهان و در اول روز عذابی پایدار و ثابت به سراغشان آمد! (38)
تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از او تقاضا میکنند، و او هر روز در شان و کاری است! (29)
هرگاه بخواهیم آن را مبدل به کاه در هم کوبیده میکنیم که تعجب کنید! (65)
پس آن (روح) را بازگردانید اگر راست میگویید! (87)
هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده میشوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند; بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترین روزیدهندگان است. (11)
سوگند به آنچه میبینید، (38)
شما را چه میشود؟! چگونه داوری میکنید؟! (36)
آیا چنین کسی قادر نیست که مردگان را زنده کند؟! (40)
وای در آن روز بر تکذیبکنندگان! (37)
و آیات ما را بکلی تکذیب کردند! (28)
72 ناگاه خروس مرتبه دیگر بانگ زد. پس پطرس را بهخاطر آمد آنچه عیسی بدو گفته بود که قبل از آنکه خروس دو مرتبه بانگ زند، سه مرتبه مرا انکار خواهی نمود. و چون این را بهخاطر آورد، بگریست.