حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

کتاب- گوناگون-آیاتی از کتاب-گوناگون

17.            ظلم او بر سرش خواهد برگشت، و ستم او بر فرقش فرود خواهد آمد

14.            البته دیدهای، زیرا که تو بر جفا و قهر (شریر) مینگری، تا به دست خود مکافات برسانی، مسکین امر خویش را به تو تسلیم کرده است، مددکار یتیمان تو هستی

2.                 ای خد.اوند خد.ای من به تو پناه میبرم، از همة تعاقب کنندگانم مرا نجات ده و برهان

4.                 و جان من به شدت پریشان است، پس تو ای خد.اوند تا به کی

11.            همة دشمنانم به شدت خجل و پریشان خواهند شد، رو برگردانیده ناگهان خجل خواهند گردید

4.                 ای خد.اوند خدای من نظر کرده مرا مستجاب فرما، چشمان مرا روشن کن مبادا به خواب مرگ بروم

5.                 که میگویند بزبان خویش غالب میآییم، لبهای ما با ما است، کیست که بر ما مسلط باشد

7.                 خروجش ازکرانة آسمان است و مدارش تا به کرانة دیگر، و هیچ چیز از حرارتش مستور نیست

4.                 زیرا که تو پناه من بودهای، و برج قوی از روی دشمن

32.            شریر برای صالح کمین میکند، و قصد قتل وی میکند

8.                 هلاکت ناگهانی بدو برسد، و دامی که پنهان کرد خودش را بگیرد، و در آن به هلاکت گرفتار گردد

15.            ولی چون افتادم شادی کنان جمع شدند، آن فرومایگان بر من جمع شدند، و کسانی که نشناخته بودم من را دریدند و ساکت نشدند

19.            تا آنانی که بیسبب دشمن من هستند بر من فخر نکنند، و آنانی که بر من بیسبب بغض مینمایند چشمک نزنند

20.            بدیهایی (که بر) مرد صالح (حادث میشود) بسیار است، اما خد.اوند او را از همة آنها خواهد رهانید

11.            خد.ای رحمت من پیش روی من خواهد رفت، خد.ا من را بر دشمنانم نگران خواهد ساخت

5.                 در اینباره فقط مشورت میکنند که او را از مرتبهاش بیندازند، و دروغ را دوست میدارند، به زبان خود ترویج می دهند و در دل خود لعنت میکنند سلاه

13.            زیرا دشمن نبود که من را ملامت میکرد و الّا تحمل میکردم، و خصم من نبود که بر من سربلندی مینمود، و الّا خود را از وی پنهان میساختم

6.                 خد.ا همراه اوست پس لغزش نخواهد خورد، خد.ا او را یاری خواهد کرد در طلوع صبح

13.            من را از حضور خود مینداز، و روح قدوس خود را از من مگیر

10.            و آن دوست خالص من که بر او اعتماد میداشتم که نان من را نیز میخورد، پاشنة خود را بر من بلند کرد

10.            زیرا غیرت خانة تو من را دربرگرفته است، و ملامتهای ملامتکنندگان تو بر من روا گردیده است

8.                 زیرا به خاطر تو محتمل ملامت گردیدهام، و رسوایی روی من مرا پوشیده است

21.            سرزنش دل من را شکسته است و به شدت بیمار شدهام، انتظار مشفقی کشیدم ولی نبود، و برای تسلیدهندگان (منتظر شدم) اما نیافتم

..

سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم; شاید شکر (نعمت او را) بجا آورید. (56)

کیفر آنها، این است که لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آنهاست. (87)

آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هراز نفر از فرشتگان، که نشانه‏هایی با خود دارند، مدد خواهد داد! (125)

آنها کسانی هستند که بخل می‏ورزند، و مردم را به بخل دعوت می‏کنند، و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، کتمان می‏نمایند. (این عمل، در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته;) و ما برای کافران، عذاب خوارکننده‏ای آماده کرده‏ایم. (37)

آیا آنها ( یهود) سهمی در حکومت دارند (که بخواهند چنین داوری کنند)؟ در حالی که اگر چنین بود، (همه چیز را در انحصار خود می‏گرفتند،) و کمترین حق را به مردم نمی‏دادند. (53)

اگر (همانند بعضی از امتهای پیشین،) به آنان دستور می‏دادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید س‏ذللّه، و یا: «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمی از آنها عمل می‏کردند! و اگر اندرزهایی را که به آنان داده می‏شد انجام می‏دادند، برای آنها بهتر بود; و موجب تقویت ایمان آنها می‏شد. (66)

و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع می‏سازند; در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشه‏ های مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی می‏کردید (و گمراه می‏شدید). (83)

و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن! زیرا خداوند، افراد خیانت‏پیشه گنهکار را دوست ندارد. (107)

و کسی که خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بیگناهی را متهم سازد، بار بهتان و گناه آشکاری بر دوش گرفته است. (112)

شیطان به آنها وعده‏ها(ی دروغین) می‏دهد; و به آرزوها، سرگرم می‏سازد; در حالی که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمی‏دهد. (120)

اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم; آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی‏اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می‏گفتند; و اگر پروردگارت می‏خواست، چنین نمی‏کردند; (و می‏توانست جلو آنها را بگیرد; ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! (112)

اشراف کافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانی و سبک مغزی) می‏بینیم، و ما مسلما تو را از دروغگویان می‏دانیم!» (66)

(سپس به فرعون) گفتند: «(کار) او و برادرش را به تاخیر انداز، و جمع‏آوری‏کنندگان را به همه شهرها بفرست... (111)

چه بد مثلی دارند گروهی که آیات ما را تکذیب کردند; و آنها تنها به خودشان ستم می‏نمودند! (177)

بسوی فرعون و اطرافیانش; اما آنها از فرمان فرعون پیروی کردند; در حالی که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود! (97)

و (آگاهی از) غیب (و اسرار نهان) آسمانها و زمین، تنها از آن خداست; و همه کارها به سوی او بازمی‏گردد! پس او را پرستش کن! و بر او توکل نما! و پروردگارت از کارهایی که می‏کنید، هرگز غافل نیست! (123)

(پیامبران به دعوت خود، و دشمنان آنها به مخالفت خود همچنان ادامه دادند) تا آنگاه که رسولان مایوس شدند، و (مردم) گمان کردند که به آنان دروغ گفته شده است; در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد; آنان را که خواستیم نجات یافتند; و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار بازگردانده نمی‏شود! (110)

گفتند: «این دو (نفر) مسلما ساحرند! می‏خواهند با سحرشان شما را از سرزمینتان بیرون کنند و راه و رسم نمونه شما را از بین ببرند! (63)

(به این ترتیب) فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کردند; و دریا آنان را (در میان امواج خروشان خود) بطور کامل پوشانید! (78)

آنها آهسته با هم گفتگو می‏کنند; (بعضی می‏گویند:) شما فقط ده (شبانه روز در عالم برزخ) توقف کردید! (و نمی‏دانند چقدر طولانی بوده است!) (103)

آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را (در دنیا) پشت سرگذاشته‏اند می‏داند; ولی آنها به (علم) او احاطه ندارند! (110)

(آری،) این گونه برای هر پیامبری دشمنی از مجرمان قرار دادیم; اما (برای تو) همین بس که پروردگارت هادی و یاور (تو) باشد! (31)

از (تکذیب و انکار) آنان غمگین مباش، و سینه‏ات از توطئه آنان تنگ نشود! (70)

و هنگامی که فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخیز قرار گیرند)، جنبنده‏ای را از زمین برای آنها خارج می‏کنیم که با آنان تکلم می‏کند (و می‏گوید) که مردم به آیات ما ایمان نمی‏آوردند. (82)

آیا کسی که به او وعده نیکو داده‏ایم و به آن خواهد رسید، همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او داده‏ایم سپس روز قیامت (برای حساب و جزا) از احضارشدگان خواهد بود؟! (61)

خداوند روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد گسترده می‏کند، و برای هر کس بخواهد محدود می‏سازد; خداوند به همه چیز داناست! (62)

این گونه خداوند بر دلهای آنان که آگاهی ندارند مهر می‏نهد! (59)

آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند; و هنگامی که (لحظات) ترس (و بحرانی) پیش آید، می‏بینی آنچنان به تو نگاه می‏کنند، و چشمهایشان در حدقه می‏چرخد، که گویی می‏خواهند قالب تهی کنند! اما وقتی حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهای تند و خشن خود را با انبوهی از خشم و عصبانیت بر شما می‏گشایند (و سهم خود را از غنایم مطالبه می‏کنند!) در حالی که در آن نیز حریص و بخیلند; آنها (هرگز) ایمان نیاورده‏اند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد; و این کار بر خدا آسان است. (19)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند; و خداوند او را از آنچه در حق او می‏گفتند مبرا ساخت; و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69)

و گفتند: «اموال و اولاد ما (از همه) بیشتر است (و این نشانه علاقه خدا به ماست!); و ما هرگز مجازات نخواهیم شد!» (35)

بگو: «پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت می‏بخشد، و برای هر کس بخواهد تنگ (و محدود) می‏سازد; و هر چیزی را (در راه او) انفاق کنید، عوض آن را می‏دهد (و جای آن را پر می‏کند); و او بهترین روزی‏دهندگان است!» (39)

فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‏گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی‏درنگ موجود می‏شود! (82)

و آن دو را به راه راست هدایت نمودیم! (118)

اینها (با این اعمالشان) جز یک صیحه آسمانی را انتظار نمی‏کشند که هیچ مهلت و بازگشتی برای آن وجود ندارد (و همگی را نابود می‏سازد)! (15)

پرندگان را نیز دسته جمعی مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند);و همه اینها بازگشت‏کننده به سوی او بودند! (19)

(داوود) گفت: «مسلما او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش، بر تو ستم نموده; و بسیاری از شریکان (و دوستان) به یکدیگر ستم می‏کنند، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند; اما عده آنان کم است!» داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزموده‏ایم، از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)

و مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان می‏داشت گفت: «آیا می‏خواهید مردی را بکشید بخاطر اینکه می‏گوید: پروردگار من «الله‏» است، در حالی که دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضی از عذابهایی را که وعده می‏دهد به شما خواهد رسید; خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمی‏کند. (28)

اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آنها سودی نداشت!این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند! (85)

آنچه به ناروا درباره تو می‏گویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده; پروردگار تو دارای مغفرت و (هم) دارای مجازات دردناکی است! (43)

کسانی که در آیات ما مجادله می‏کنند بدانند هیچ گریزگاهی ندارند! (35)

راه خداوندی که تمامی آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست; آگاه باشید که همه کارها تنها بسوی خدا بازمی‏گردد! (53)

(وقتی گرفتار بلا می‏شدند می)گفتند: «ای ساحر! پروردگارت را به عهدی که با تو کرده بخوان (تا ما را از این بلا برهاند) که ما هدایت خواهیم یافت (و ایمان می‏آوریم)!» (49)

(اگر راست می‏گوید) چرا دستبندهای طلا به او داده نشده، یا اینکه چرا فرشتگان دوشادوش او نیامده‏اند (تا گفتارش را تایید کنند)؟! (53)

در آن روز هر امتی را می‏بینی (که از شدت ترس و وحشت) بر زانو نشسته; هر امتی بسوی کتابش خوانده می‏شود، و (به آنها می‏گویند:) امروز جزای آنچه را انجام می‏دادید به شما می‏دهند! (28)

اما او با تمام وجودش از وی روی برتافت و گفت: «این مرد یا ساحر است یا دیوانه!» (39)

آیا این سحر است یا شما نمی‏بینید؟! (15)

آیا تو از آنها پاداشی می‏طلبی که در زیر بار گران آن قرار دارند؟! (40)

روزی که نقشه‏های آنان سودی به حالشان نخواهد داشت و (از هیچ سو) یاری نمی‏شوند! (46)

و گفتند: «آیا ما از بشری از جنس خود پیروی کنیم؟! اگر چنین کنیم در گمراهی و جنون خواهیم بود! (24)

ما فقط یک صیحه ( صاعقه عظیم) بر آنها فرستادیم و بدنبال آن همگی بصورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان (در آغل) جمع‏آوری می‏کند! (31)

سرانجام صبحگاهان و در اول روز عذابی پایدار و ثابت به سراغشان آمد! (38)

تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از او تقاضا می‏کنند، و او هر روز در شان و کاری است! (29)

هرگاه بخواهیم آن را مبدل به کاه در هم کوبیده می‏کنیم که تعجب کنید! (65)

پس آن (روح) را بازگردانید اگر راست می‏گویید! (87)

هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می‏شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می‏کنند; بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترین روزی‏دهندگان است. (11)

سوگند به آنچه می‏بینید، (38)

شما را چه می‏شود؟! چگونه داوری می‏کنید؟! (36)

آیا چنین کسی قادر نیست که مردگان را زنده کند؟! (40)

وای در آن روز بر تکذیب‏کنندگان! (37)

و آیات ما را بکلی تکذیب کردند! (28)

..
14  و حال آنکه نمی‌دانید که فردا چه می‌شود؛ از آنرو که حیات شما چیست؟ مگر بخاری نیستید که اندک زمانی ظاهر است و بعد ناپدید می‌شود؟
11  زیرا نزد خدا طرفداری نیست،
12  همه گمراه و جمیعاً باطل گردیده‌اند. نیکوکاری نیست یکی هم نی.
13  گفتند، بگویید که شبانگاه شاگردانش آمده، وقتی که ما در خواب بودیم او را دزدیدند.
18  زیرا که دانست او را از حسد تسلیم کرده بودند.
6  و جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید. زنهار مضطرب مشوید زیرا که وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست.
17  و هر که بر بام باشد، بجهت برداشتن چیزی از خانه به زیر نیاید؛
25  اینک، شما را پیش خبر دادم.
35  آسمان و زمین زایل خواهد شد، لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.
41  و دو زن که دستآس می‌کنند، یکی گرفته و دیگری رها شود.
 زیرا بارهای گران و دشوار را می‌بندند و بر دوش مردم می‌نهند و خود نمی‌خواهند آنها را به یک انگشت حرکت دهند.
11  زیرا که پسر انسان آمده است تا گم شده را نجات بخشد.
17  زیرا هرآینه به شما می‌گویم بسا انبیا و عادلان خواستند که آنچه شما می‌بینید، ببینند و ندیدند و آنچه می‌شنوید، بشنوند و نشنیدند.
8  زیرا که پسر انسان مالک روز سَبَّت نیز است.
26  لهذا از ایشان مترسید زیرا چیزی مستور نیست که مکشوف نگردد و نه مجهولی که معلوم نشود.
48  و شما شاهد بر این امور هستید.
65  و بسیار کفر دیگر به وی گفتند.
20  و مراقب او بوده، جاسوسان فرستادند که خود را صالح می‌نمودند تا سخنی از او گرفته، او را به حکم و قدرت والی بسپارند.
37  گفتندش،عیسی ناصری درگذر است.
44  هرآینه به شما می‌گویم که او را بر همهٔ مایملک خود خواهد گماشت.
19  در جواب گفتند، یحیی تعمید‌دهنده و بعضی الیاس و دیگران می‌گویند که یکی از انبیای پیشین برخاسته است.
7  تا آزمایشِ ایمانِ شما، که از طلای فانی با آزموده شدن در آتش، گرانبهاتر است، برای تسبیح و جلال و اکرام یافت شود در حین ظهور عیسی مسیح:
12  و در میان مردم دربارهٔ او همهمه بسیار بود. بعضی می‌گفتند که مردی نیکو است و دیگران می‌گفتند نی بلکه گمراه کننده قوم است.
32  و من اگر از زمین بلند کرده شوم، همه را به سوی خود خواهم کشید.
13  امّا عیسی دربارهٔ موت او سخن گفت و ایشان گمان بردند که از آرامی خواب می‌گوید.
25  بدو گفتند، تو کیستی؟ عیسی بدیشان گفت، همانم که از اوّل نیز به شما گفتم.
48  پس یهودیان در جواب او گفتند، آیا ما خوب نگفتیم که تو سامری هستی و دیو داری؟
32  و اگر خدا در او جلال یافت، هرآینه خدا او را در خود جلال خواهد داد و به زودی او را جلال خواهد داد.
17  مرتبه سوم بدو گفت، ای شمعون، پسر یونا، مرا دوست می‌داری؟ پطرس محزون گشت، زیرا مرتبه سوم بدو گفت مرا دوست می‌داری؟ پس به او گفت، خداوندا، تو بر همه‌چیز واقف هستی. تو می‌دانی که تو را دوست می‌دارم. عیسی بدو گفت، گوسفندان مرا خوراک ده.
23  پس این سخن در میان برادران شهرت یافت که آن شاگرد نخواهد مرد. لیکن عیسی بدو نگفت که، نمی‌میرد، بلکه اگر بخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه؟
10  پس آن دو شاگرد به مکان خود برگشتند.
37  پس چون آمد، ایشان را در خواب دیده، پطرس را گفت، ای شمعون، در خواب هستی؟ آیا نمی‌توانستی یک ساعت بیدار باشی؟
47  و یکی از حاضرین شمشیر خود را کشیده، بر یکی از غلامان رئیس کهنه زده، گوشش را ببرید.
26  آنگاه پسر انسان را بینند که با قوّت و جلال عظیم بر ابرها می‌آید.
12  آنگاه خواستند او را گرفتار سازند، امّا از خلق می‌ترسیدند، زیرا می‌دانستند که این مثل را برای ایشان آورد. پس او را واگذارده، برفتند.
36  و حال آنکه خود داود در روح‌القدس می‌گوید که خداوند به خداوند من گفت، برطرف راست من بنشین تا دشمنان تو را پای انداز تو سازم؟
10  مبارک باد ملکوت پدر ما داود که می‌آید به اسم خداوند. هوشیعانا در اعلیٰ علیّیّن.
19  و از آنجا قدری پیشتر رفته، یعقوب بن زِبِدی و برادرش یوحنّا را دید که در کشتی دامهای خود را اصلاح می‌کنند.
21  به درستی که پسر انسان بطوری که دربارهٔ او مکتوب است، رحلت می‌کند. لیکن وای بر آن کسی که پسر انسان به‌واسطهٔ او تسلیم شود. او را بهتر می‌بود که تولد نیافتی.
48  عیسی روی بدیشان کرده، گفت، گویا بر دزد با شمشیرها و چوبها بجهت گرفتن من بیرون آمدید!
56  زیرا که هرچند بسیاری بر وی شهادت دروغ می‌دادند، امّا شهادتهای ایشان موافق نشد.
65  و بعضی شروع نمودند به آب دهان بر وی انداختن و روی او را پوشانیده، او را میزدند و می‌گفتند، نبوّت کن. و ملازمان او را میزدند.

72  ناگاه خروس مرتبه دیگر بانگ زد. پس پطرس را به‌خاطر آمد آنچه عیسی بدو گفته بود که قبل از آنکه خروس دو مرتبه بانگ زند، سه مرتبه مرا انکار خواهی نمود. و چون این را به‌خاطر آورد، بگریست.

9  لیکن شما از برای خود احتیاط کنید زیرا که شما را به شوراها خواهند سپرد و در کنایس تازیانه‌ها خواهند زد و شما را پیش حکّام و پادشاهان بخاطر من حاضر خواهند کرد تا بر ایشان شهادتی شود.
34  و به سوی آسمان نگریسته، آهی کشید و بدو گفت، اَفَتَحْ! یعنی باز شو
Image result for حسام الدین شفیعیان-گوناگون